پاورپوینت مفهوم قدرت در سازمان (pptx) 23 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 23 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
1
مفهوم
قدرت در سازمان
مقدمه
اهميت قدرت
تعاريف قدرت
قدرت در سطوح مختلف سازمان
قدرت در سطح عمودي
قدرت در سطح افقي
روابط قدرت
رابطه صف و ستاد
تشكيل دستهها و ائتلاف
منابع قدرت
انواع رويكردها به قدرت
قدرت
فيزيكي
قدرت
اقتصادي
قدرت
علمی
قدرت
اجرائي
قدرت ناشي از
شخصيت
قدرت ناشي از
مقام
قدرت جبراني
فهرست مطالب:
براى دستيابى به يك سازمان كارآمد، مدير موظف است متناسب با وظيفه حرف هاى و با بهره گيرى صحيح و مناسب از امكانات به گونه اى عمل نمايد تا بهترين و اثربخش ترين نتايج را بدست آورد. براى تحقق يافتن اين امر مديران ناگزيرند كه به مبانى قدرت در سازمانها و شيوه هاى نفوذ در زيردستان آشنا باشند. با استفاده از قدرت يك مدير مى تواند به اصلىترین وظيفه خود يعنى هدايت و هماهنگ ساختن افراد درون يك سازمان براى رسيدن به اهداف سازمان عمل كندو با تكيه بر قدرت خود در افراد ديگر نفوذ كند و آنها را براى انجام دادن امرى در رابطه با خودشان و يا در رابطه با ديگران به كار وادارد(صفری، 1389). قدرت و کاربست آن به عنوان یک مؤلفه و ابزار اساسی در این میان (جهتدهی رفتار سازمانی) مطرح است و از این طریق نقشی اساسی در تحقق اثربخشی سازمان ایفا میکند. گستره نقش و اهمیت قدرت در سازمانها تا حدی است که صاحبنظرانی چون تولبرت و هال قدرت و سازمان را به نوعی همزاد و مترادف هم تلقی میکنند
.
مقدمه:
قدرت عبارت از توان بالقوهای که فرد دارد تا به وسیله آن به فرد یا افراد و همچنین توان تصمیم گیری آنها اثر بگذارد به گونهای که افراد وادار میشوند تا کاری را انجام دهند
.
قدرت از دیدگاه ففر عبارت است از توانایی بالقوه برای تاثیر در رفتار دیگران، برای تاثیر در رشتهای از فعالیتها، فائق شدن بر مقاومتها و وادار کردن افراد به انجام کارهایی که احتمالاً بدون استفاده از آن، آن کارها را انجام نمیدادند
.
قدرت دارای ماهیتی ترکیبی و برآیندی پیوندی از
"
چندپارگیهای
"
متعدد
است
به بیانی دیگر، قدرت برآیندی از منابع مختلفی(مرجعیت، تخصص، مشروعیت، پاداش، تنبیه و اجبار، اطلاعات، اخلاق، فرهنگ و چیرگی محیطی) است که در اختیار صاحب آن میباشد تفاوت در قدرت به کار گرفته شده و پتانسیل قدرت، ناشی از تفاوت منابع در دسترس جهت اعمال نفوذ بر دیگران و کاربرد این منابع است منابع قدرت، همانا منابع به کارگرفته شده جهت نفوذ
است
.
مقدمه:
اهميت قدرت
اهميت قدرت در سازمانها به ندرت مورد تأكيد فراوان قرار ميگيرد. بيشك، قدرت يكي از اجزاي اساسي و عملي هر سازمان است. شناخت روشن يك سازمان، نياز به يك تجزيه و تحليل فراگير و همهجانبه از قدرت دارد، به گونهاي كه نمايانگر سيماي اصلي آن باشد.
بدون قدرت، هيچ سازمان و هيچ فرماني وجود نخواهد داشت. اگر كسي يك بررسي جزئينگرانه از مقولهي قدرت داشته باشد، بدون ترديد درمييابد كه قدرت، مركزيترين مكان را در سازمان داراست. با اين حال، هنوز در بررسي سازمان و مديريت، قدرت به عنوان يك متغير فراموش شده و كم اهميت در نظر گرفته ميشود.
در فرهنگ لغات فارسی، قدرت به معنی توانستن، توانایی داشتن، توانایی اختیار و اجبار و نیرو و قوه تاثیرگذار آمده
است
.
در
فرهنگ لغت آکسفورد، قدرت با واژه اختیار
مترادف
آمده است و به معنی قدرت صدور دستور و واداشتن دیگری به پیروی
است
.
قدرت
را میتوان توان بالقوهای دانست که هر فرد دارا است تا به وسیله آن بر فرد یا افراد دیگر و همچنین توان تصمیم گیری آنها اثرگذار باشد به گونهای که افراد مجبور میشوند کاری را انجام
دهند
.
قدرت يعني داشتن توان و كفايت ذاتي و يا اكتسابي براي تأثيرگذاري و اعمال نفوذ بر ديگران در موقعيت ويژهاي و واداشتن و حركت دادن آنها براي اجراي خواستههاي خود و در مسير صحيح قرار دادن آنها به نحوي كه بهترين و بيشترين نتيجه را براي فرد اعمال كننده قدرت عايد سازد.
تعاريف قدرت
قدرت تنها در رابطه بين دو نفر يا تعداد بيشتري از افراد وجود دارد و ميتواند در جهتهاي عمودي يا افقي اعمال شود. اغلب منبع قدرت در آن پست سازماني وجود دارد كه صاحب منابع كمياب و يا ارزشمند است و ساير دواير سازماني، از اين جهت، به آن وابستهاند. هنگامي كه يك نفر به شخص ديگري وابسته باشد قدرت در رابطهاي پديدار ميگردد كه شخص صاحب منابع، آن را داراست و از اين رو داراي قدرت بيشتري خواهد بود. هنگامي كه قدرت وجود داشته باشد (يعني چنين رابطهاي بين دو نفر به وجود آيد)، صاحب قدرت ميتواند خواستههاي خود را بر ديگري تحميل كند.
قدرت در سطوح مختلف سازمان
همه اعضاء و كاركنان سازمان كه در مسير سلسله مراتب اختيارات (عمودي) قرار ميگيرند، به منابع قدرت دسترسي دارند. اگرچه هر كسي كه در اين مسير قرار گيرد تقريباً به نوعي به منبع قدرت دسترسي دارد، ولي در هر سطحي از سلسله مراتب اختيارات (از نظر قدرت) با مسائل متفاوتي روبهرو است و به منابع متفاوتي از قدرت متكي خواهد بود.
قدرت در سطح عمودي
قدرت در سطح افقي به رابطهاي مربوط ميشود كه بين دواير سازماني وجود دارد. قدرتي كه در سطح افقي وجود دارد در چارچوب سلسله مراتب اختيارات يا نمودار سازماني تعيين نميشود. در موفقيت سازمان، هر دايره نقش ويژه و معيني دارد. برخي از دواير صدايي رساتر دارند و به نتايج مورد نظر خود ميرسند، در حالي كه ناله و فرياد بقيه به هيچ گوشي نميرسد. براي نمونه، چارلز پرو دربارهي مديران چندين سازمان، تحقيقاتي انجام داد. نتيجه تحقيق او نشان داد كه در بيشتر شركتها، دايره فروش بيشترين قدرت را داشت. در تعداد اندكي از شركتها، دايرهي توليد هم از قدرت بسيار زيادي برخوردار بود. به طور متوسط، دو دايرهي توليد و فروش نسبت به دو دايره تحقيق و توسعه و امور مالي قدرت بيشتري داشتند، ولي باز هم تفاوتهاي زيادي ديده ميشد. به صورتي آشكارا مشاهده ميشد، قدرتهايي كه در شركتهاي مختلف در سطح افقي اعمال ميشود بسيار متفاوتاند.
قدرت در سطح افقي