صفحه محصول - تاثیر همکاری های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اسرائیل و آذربایجان بر امنیت ملی ایران

تاثیر همکاری های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اسرائیل و آذربایجان بر امنیت ملی ایران (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بسم الله الرحمن الرحیم دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی رشته علوم سیاسی گرایش روابط بین الملل نگارش صنم عزیزی تقدیم به تمام آزادی خواهان جهان و انسان های دربند نژاد پرستی.... تاثیر همکاری های سیاسی، اقتصادی، امنیتی، اسرائیل و آذربایجان بر امنیت ملی ایران 1-5. مقدمه امنیت يک مفهوم آشنا وقابل شناخت برای تمام جوامع بشری از جوامع اوليه  چون قبايل کوچک گرفته تا امپراتوري‌های بزرگ جهان باستان و دولت شهرهای يونان بوده است و به همين ترتیب امروز نيز تلاش برای رسيدن به "وضعيت امن" Secure Situation اولويت نخست سياست‌های واحدهای سياسی مختلف راتشکيل داده و راه‌های تأمین آن از جايگاه خاصی در سياست‌گذاری‌های امنيتی  دولت‌ها در قالب امنيت ملی برخودار است. مبنا و اساس جستجوی امنيت را می‌توان در انگيزه ها و کشش‌های انسان‌ها دنبال کرد، به اين معنی که جستجوی امنيت از مهم‌ترين کشش‌ها و انگيزه‌های انسانی است که با جوهر هستی انسان پيوند ناگسستنی دارد. حفظ ذات و صيانت نفس از اساسی ترين ميل‌های انسان است؛ نياز به امنيت مانند اکثريت نيازهای انسان‌ها يک امری کاملا طبيعی بوده انسان‌ها را وا می‌دارد که در تأمین آن  چه در سطح فردی و يا جمعی از خود تحرکاتی نشان دهد. وبعداً انسان‌ها در پی برآوردن نيازهای زيستی ازيک‌ديگر وارد مناسبات گوناگون می‌شوند و تشکيل جامعه می‌دهند، اساس تشکيل جامعه مسائل امنيتی بوده که دراين خصوص می‌توان به نظرية قرارداد اجتماعی  فلاسفه قرن هجدهم از هابز گرفته تا روسو اشاره کرد که به عقيدة آن‌ها  نياز به تضمين جمعی امنيت افراد اولين مرحله قانونی برای شکل‌گيری يک دولت است. به اين صورت می‌توان گفت که تأمین امنيت و راه‌های دستيابی به آن از جملة سنگ بناهای شکل گيری واحدهاي سياسي از نگاه تاريخی بوده تا از اين طريق اعضای جوامع مذکور  بتوانند به کمک هم‌ديگر به مهم‌ترين نيازهایشان که تأمین امنيت است دست‌يابی حاصل کنند. اما آن‌چه در جوامع اوليه و حتی تا اين اواخر يعنی تا آواخر دهة 1980 ميلادی مطرح بود، يک ديدگاه محدود به امنيت بود، طوری که بحث امنيت روی موضوعات نظامی متمرکز بود؛ يعنی يک نوع  ديد تقليل‌گرايانه نسبت امنيت حکم‌فرما بود و امنيت را در توانايي‌های نظامی و برقراری صلح بعد از جنگ‌ها جستجو می‌کردند. (بوزان،1378: 23 ) ولی  امروزه امنيت ديگر  محدود به آرامش پس از جنگ‌هاي ويرانگر و توانايي نظامی نشده  بلكه به تمام سطوح زندگي مدرن انسان‌ها راه مي‌گشايد. امروزه مفهوم امنيت تنها مسائل نظامي را در برنمي گيرد، بلكه تمام عرصه‌هاي اقتصادي، فرهنگي، سرزمين، تمدن وجان انسان‌ها را در مي‌نوردد ودر تمام ابعاد زندگي انسان مصداق ومعني پيدا مي‌كند و از همين سبب است که به تعريف جديد امنيت يعنی  "امنيت فراگير"  تاکيد می‌گردد. تحولات بوجود آمده نه تنها سبب  تغيیر در  مفهوم امنيت و ابعاد آن گرديده بلکه راه‌ها و استراتژی‌هایی که در جهت دست يابی به امنيت توسط واحدهای سياسی وضع می‌گردد را نيزدر بر می‌گيرد. امنیت اما امنيت چه مفهومی را در بر دارد؟ و يا به عبارت ديگر وقتی که ما کلمه امنيت را به کار می‌بريم با کار‌برد اين می‌خواهيم چه را بيان کنيم؟ و يا مفهوم امنيت توصيف کننده چه وضعيت می‌تواند باشد؟. اين قبيل سوالات ما را به ارائة يک تعريف از امنيت سوق می‌دهد. مشکلی که در ارائه يک تعريف جامع از امنيت وجود دارد، همانا عدم وجود اجماع روی يک تعريف ازاين مفهوم می‌باشد. حتی به عقيده بعضی از علما اين عدم اجماع نسبت به ارائة يک تعريف جامع از امنيت نسبت به مفاهيم ديگری از اين قبيل عميق‌تر می‌باشد، به گفتة باری بوزان اين عدم اجماع بيشتر ناشی ازنبود درک عميق ازمفهوم امنيت می باشد. به گفتة وی عواملی که  در نبود يک درک عميق  از امنيت دخيل می‌باشند به قرار ذيل است. الف) پيچيدگی موضوع: يعنی پيچيدگی که در اين مفاهم موجود می‌باشد باعث گرديده است تاتحليل‌گران از آن روی‌گردان شوند. اين مفهوم حالت گسترده‌ای دارد و روی نقطة خاصی متمرکز نمی‌باشد، به همين جهت به‌طورکلی آن‌ را نمی‌توان تعريف کرد بلکه فقط در ارتباط با موارد خاص تعريف می‌شوند. اصولاً مفاهيم بحث انگيز به جای ارائة نکتة خاص بطور دقيق، يک حوزة معين را مورد توجه قرارنمی‌دهد. ب) وجود دامنة مشترک بين اين مفهوم و مفهوم قدرت در شرايط رو‌در‌روئی جدی است: واقع‌گرايان معتقدند که صحنة بين‌المللی، محل کشمکش قدرت‌ها است. طبق اين بيان به نظر می‌رسدکه دولت‌ها اسير کشمکش قدرت هستند و امنيت از مشتقات قدرت و بويژه قدرت نظامی است. مفهوم امنيت آن‌قدر تحديد شده که به‌صورت بيان چگونگی وضعيت گروهی از دولت‌ها در کشمکش قدرت در‌آمده و يا به ميزان ثبات در توازن کلی قدرت اطلاق گرديده است. بدين ترتيب می‌توان گفت که امنيت تبديل به واژ‌‌ه‌ای معادل اندکی بيش از قدرت شده که در حوزة گسترده، چندان معنای مستقل نداشته و همواره در کشمکش قدرت در روابط دولت‌ها بررسی می‌گردد؛ ج) عدم پايداری هويتی در تعريف خودی/ غير خودی:  اينکه چه کسی دشمن است وچه کسی دوست پنداشته می‌شود مقوله‌ای است که از دير باز ذهن سياست‌مداران را به خود جذب کرده‌است. اين مقوله از اين جهت قابل توجه است که برای دولت‌ها نه دشمن هميشگی و نه دوست هميشگی وجود دارد. همراه با اين ناپايداری مفهوم امنيت نيز دچار ابهام گرديده؛ زیرا که در خيلی موارد امنيت در رابطه با دوستی‌ها و دشمنی‌ها معنی پيدا می‌کند. د) حفظ ابهام از طرف سياست‌گذاران دولت‌ها درمورد مفهوم واقعی امنيت، تا بتوانند در چنين فضای ابهام‌آميز هر گونه اقدامات نظامي، امنيتی و سياسی خودرا در راستای تأمین امنيت توجيه کنند و يا در بعضی مواقع با بزرگ جلوه دادن تهديدات در صدد بهره برداری‌های سياسی خود برآيند. بنابراين عوامل مذکور سبب آن گرديده است يک تعريف کلی از امنيت ارائه نگردد و اين عدم درک کلی و يا عدم ارائه تعريف واحد از امنيت تنها درمحدودة ديدگاه‌های صاحب نظران مسائل امنيتی محصور نمانده بلکه کارگزاران سياست‌گذارای مسائل امنيتی واحدهای سياسی نيز از اين امر متأثر می‌باشند. سياست‌گذاران مذکور سياست‌های امنيتی  را نه بر مبنای  يک درک کلی از امنيت بلکه بر اساس منافع سياسی، اقتصادی، استراتژی و جغرافيای خود وضع می‌کنند که در اکثر مواقع اين گونه سياست‌ها چون با منافع امنيتی واحد‌های سياسی ديگر در تصادم قرار می‌گيرد خود به عامل امنيت‌زدا در سطح بين‌المللی تبديل گرديده و پديدة "معمای امنيتی" را بوجود می‌آورد. پديدة معمای‌امنيتی به اين معنی است که افزايش امنيت يک جامعه و يا دولت به طور خودکار باعث کاهش امنيت دولت ديگر می‌شود. با وجود مشکلات مذکور صاحب نظران مسائل امنيتی درباره اين مفهوم ديدگاه‌های خود را ارائه کرده‌اند،که ما بطور مختصر بعضی از اين نظريات را يادآوری می‌کنيم. ايان بلانی (Ian Bellany) تعريف ذيل را از امنيت ارائه کرده است. " امنيت يعنی رهايي نسبی از جنگ"(بوزان، 1378. ص26). طوری که ديده می‌شود اين صاحب نظر، امنيت را در رابطه با جنگ تعريف کرده که اين تعريف در شرايط امروزی قابل قبول می‌باشد امادارای نقص‌های فراوانی نیز می‌باشد. درست است که امنيت بيشتر در رابطه با جنگ معنی پيدا می‌کند اما مواردی نيز وجود دارد که در آن جنگی اصلاً مطرح نيست، ولی امنيت خود به عنوان يک نياز جدی مطرح است. مانند امنيت غذايي امنیت زیست محیطی، امنیت روانی ... از این جمله می‌باشد. صاحب نظری ديگری بنام "لارونی مارتين" (lurene Martin) در خصوص تعريف امنيت می‌گويد که " امنيت عبارت از تضمين رفاه آتی می‌باشد"  اين تعريف گرچه بر مبنای يک نگرش وسيع‌تری از امنيت صورت گرفته اما اينکه آيا امنيت بخودی خود می‌تواند باعث تضمين رفاه گردد جای سوال است. اما در اين امر شکی وجود ندارد که امنيت از لازمه‌های رفاه می‌باشد. "جان ئي.مورز" (John E.Morrz) می‌گويد که امنيت عبارت از رهايي نسبی از تهديدات زيان بخش می‌باشد. هم‌چنین به عقيدة  "آرنولد ولفرز" Arnold Wolfers امنيت در معنای عينی آن فقدان تهديد نسبت به ارزش‌های کسب شده و در معنای ذهنی امنيت عبارت از فقدان هراس از اينکه ارزش‌های مزبور مورد حمله قرارگيرد. به همين قسم "دومينيک داويد" نيز تعريفی از امنيت ارائه کرده است که به عقيدة وی امنيت عبارت از: «ايجاد فضايي که درآن فرد يا جمعی خودشان را در وضعيت آسيب پذير احساس نمی‌کنند و تهديد متوجه آن‌ها نيست و فقط ابزار رفع تهديد در اختيار آن‌ها قرار می‌گيرد. چنین فضاي امنی را می‌توان به کمک سياست‌های دفاعی و دفاع ‌نظامی ايجاد و يا تقويت کرد» ( دومينيک، 1385: ص 1) داريوش آشوری تعريفی که از امنيت ارائه کرده به قرار ذيل می‌باشد: امنيت در لغت عبارت از حالت فراغت از هرگونه تهديد يا حمله و يا آمادگی برای رويارويي با هرتهديد و حمله می‌باشد، که در اصطلاح سياسی و حقوقی به صورت "امنيت فردی" ، "امنيت اجتماعی"  ، "امنيت ملی" و " امنيت بين المللی" به کار برده می‌شود. -  امنيت فردی: حالتی است که درآن فرد فارغ از از ترس آسيب رسيدن به جان يا مال يا آبروی خود يا از دست دادن آن‌ها زندگی کند. - امنيت اجتماعی: حالت فراغت همگانی از تهديد است که کردار غير‌قانونی دولت يا دستگاهی يا فردی يا گروهی در تمامی يا در بخشی از جامعه پديد آورده است. - امنيت ملی: حالتی است که ملتی فارغ از تهديد از دست دادن تمام يا بخشی از جمعيت ،دارايي يا خاک خود به سر برد. - امنيت بين المللی: نيز حالتی است که در آن قدرت‌ها در حالت تعادل و بدون دست‌يازی به قلمرو يک‌دیگر به سر برند و وضع موجود در خطر نيفتد. (آشوری،1376: 38)  بنابراين تعاريف مندرج در فرهنگ‌های لغات و تعاريف ارائه شده توسط صاحب نظران در بارة مفهوم امنيت بر روی "احساس آزادی از ترس" و "احساس ايمنی" که ناظر بر امنيت مادی و روانی است تاکيد دارند و يا به عبارت ديگر امنيت يک پديده دو وجهی می‌باشد که از يک سو به معنی "ايمنی در مقابل حمله، استواری ونفوذناپذيری، قابليت اعتماد واطمينان از عدم شکست و يا تسليم، واز سوی ديگر به معنای عدم اضطراب از تشويش و خطر اشاره دارد". در اینجا باید اشاره کرد که امنيت به مفهوم جامع و مطلق خود از دايره دست‌يابی کامل خارج می‌باشد؛ به‌دليل آن‌که مجموعة بزرگی از تهديدات، خطرات، ترديدها بر سرنوشت همة انسان‌ها سايه افکنده است که رفع تمام اين تهديدها و خطرها از توان انسان‌ها خارج می‌باشد. تلاش‌هایی که از طرف ارگان‌های مسئول دولتی و غير دولتی در راستای تأمین امنيت هم صورت می‌گيرد بر اين مبنا استوار است که تا حد امکان بتوان امنيت را افزايش داد. علاوه برآن در خصوص عدم دست‌يابی به امنيت کامل، حقيقی و مطلق بعضی دانشمندان دو ديدگاهی ديگری را مطرح کردند: که ديدگاهی اولی يک نوع ديد بدبينانه نسبت به طبيعت بشر دارد؛ يعنی به عقيدة پيروان اين ديدگاه چون بشر ذاتاً جنگ طلب و شرور می‌باشد و از طرفی هم سازش بين منافع دولت‌ها غیر ممکن به نظر می‌رسد، بنا بر اين دو مسئله است که موانع بزرگ فرا روی تحصيل امنيت کامل به وجود می‌آید. ديدگاه دوم بر اين نکته تاکيد دارد که ما فقط می‌توانيم از امنيت نسبی برخوردار شویم. در اين ديدگاه دست يابی به امنيت کامل دور از امکان می‌باشد. در عوض ما می‌توانيم  تصور کنيم که بطور کلی امنيت يک کالای عمومی  جهانی می‌باشد که همة اعضای جامعه چه در سطح فردی و يا سطح دولتی همه سعی می‌کنند با استفاده از ابزارهای موجود آن ‌را به‌دست بياورند. 2-5. ابعاد امنیت ملی ایران امنیت از زوایای متعددی مورد تهدید قرار می‌گیرد. به عبارت دیگر عوامل خطرساز و تهدید کنندة امنیت ملی متنوع و متکثرند. از این رو شناخت ابعاد و مولفه‌های اقتصادی، سیاسی و فرهنگی تهدیدها بسیار اساسی و حیاتی است. شاید بهترین گونه‌شناسی از اقسام امنیت‌ملی توسط رابرت ماندل انجام شده است. او امنیت ملی را به پنج مقوله به این شرح تقسیم می‌کند. امنیت نظامی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی واقتصادی. این پنج حوزه جدا از یک‌دیگر عمل نمی‌کنند و هریک از آن‌ها دارای کانون مهمی دردرون مسئلة امنیت، روشی برای تنظیم اولویت‌ها بوده وبا پیوند‌های قوی به یک‌دیگر متصل هستند. از سوی دیگر، حوزه‌های اشاره شده همواره از سوی عواملی مورد تهدید واقع می‌شوند که در عصر حاضر به طور قابل ملاحظه‌ای متنوع و گسترش یافته اند. (روحانی، 1389: 30-29) به علت قرار گرفتن آذربایجان و ایران در هم‌جواری هم‌دیگر از لحاظ ژئوپولیتیک، نظریة امنیت منطقه‌ای بری بوزان نیز برای این رساله مناسب می‌باشد. زیرا همان‌گونه که اشاره شد، بری بوزان نیز به پنج فاکتور اقتصادی، زیست‌محیطی، سیاسی، امنیتی و نظامی برای تحلیل امنیت مناطق مختلف اشاره دارد. 3-5. امنیت ملی در میان مقوله‌های مختلف امنیت، امنیت ملی مهم‌ترین مقوله‌ای است که همواره در متون سیاسی به چشم می‌خورد؛ چرا که بسیاری از تهدیدات امنیتی در چهارچوب واحدهای ملی تعریف می‌شوند، امنیت ملی زمانی به خطر می‌افتد که یک تهدید یا تهدیدات ملی وجود داشته باشد. تهدیدها قابل شناسایی نیستند بلکه قابل تعریف هستند؛ یعنی اینکه تهدید ماهیتی خارج از ذهن بشر ندارد. بسته به اینکه قواعد ملی یک کشور چیست، تهدیدات آن کشور نیز تعریف می‌شود. (قوام،1383: 180) معیارهای مفهوم تهدید ملی و یا امنیت ملی از هر کشور به کشور دیگر متفاوت می‌باشد؛ بدین معنا که ممکن است برای یک کشور امری تهدید ملی محسوب گردد، اما برای دیگر نه این امر صحت نداشته باشد. البته فاکتورهایی نیز وجود دارند که برای تمام کشورها به عنوان تهدید محسوب می‌گردد و مشترک است. واحدهای ملی برای تامین امنیت ملی خود به تدوین استراتژی‌های ملی دست‌ می‌زنند. استراتژی‌های امنیت ملی راه‌های مقابله با تهدیدات هستند. این مقابله می‌تواند اشکال گوناگونی چون تحدید، تحریم، تعدیل و تهدید باشد. این ستراتژی با شکل، نوع، کیفیت، زمان، مکان، بزرگی، قابلیت، اعتبار، و سایر عوامل وابسته به تهدیدات، رابطة مستقیمی دارد. همکاری‌های باکو با تل آویو از ابتدای دهة 1990 آغاز شد. از دیدگاه دولت‌مردان دو کشورهمکاری به دلایل راهبردی ضروری است؛ چراکه هردو با تهدید مشترکی به نام ایران روبرو هستند، نیاز دو کشور به توانمندی‌ها و موقعیت‌های اقتصادی، به ویژه در حوزة انرژی وامنیتی، بی‌اعتمادی نخبگان سیاسی دو کشور ایران و جمهوری آذربایجان به هم از مهم‌ترین موارد می‌باشد. تجربة موفق همکاری ترکیه و اسرائیل برای بیش از یک دهه، از دیگر دلایل راهبردی است، که مقامات آذربایجانی برای تقویت روابط خود با اسرائیل از آن الهام گرفته‌اند. باکو از ایجاد مثلث امنیتی دفاعی بین ترکیه، اسرائیل و جمهوری‌آذربایجان استقبال می‌کند، این مدل دست‌کم در حوزة انرژی تجربة موفقیت‌آمیزی داشته است. 4-5. تاثیر همکاری های اسرائیل و آذربایجان بر امنیت اقتصادی ایران تحریم‌هایی که در سال‌های اخیر بر کشور ایران اعمال شده باعث گردیده اهمیت ارتباط با همسایگان برایش بیش‌تر گردد ؛ و حتی در سخنرانی 22 آبان ۱393 که دکتر روحانی در جمع بازرگانان ایران و جمهوری اذربایجان انجام دادند، به صورت علنی به این مسئله اشاره نمودند. در عرصة تبادلات اقتصادی هیچ کشور نیست که دارای مزین نسبی نباشد، در مقابل هیچ کشوری نیز از تمامی مزیت‌های نسبی برخوردار نیست، سرمایه‌گذاران هرکشور با توجه به مزیت‌های نسبی برای سرمایه گذاری و کار آفرینی تشویق می‌شوند. از جمله مزیت‌های نسبی ایران و جمهوری آذربایجان در زمینة اقتصادی این است که دو کشور می توانند از طریق تسهیل روادید، رفت‌وآمد تجاری مردم را آسان کرده و با اقدامات بانکی و سامان‌دهی ترانزیتی کالا شاهد ترافیک سنگینی در روابط دو کشور باشند. بخش انرژی از دیگر بخشهای قابل توجه می باشد، ایران در زمینة صنایع بالادستی و پایین دستی نفت دارای تجارب بسیاری می‌باشد و می تواند آن‌ها را در اختیار جمهوری‌اذربایجان قرارا دهد، راه آهن سراسری ایران، ترکمنستان، قزاقستان می‌تواند فرصتی برای افتتاح راه آهن ایران و آذربایجان باشد. باید اشاره کرد که همکاری اقتصادی می‌تواند زمینه ساز هکاری سیاسی نیز باشد. جمهوری آذربایجان و ایران می‌توانند از لحاظ جغرافیایی به عنوان پل ارتباطی یک‌دیگر تعریف شده و مکمل کریدوری از دریای عمان و خلیج فارس تا دریای سیاه باشد. دو کشور می‌توانند با تاسیس کمیسون‌های مشترک منطقه‌ای زمینة همگرایی منطقه ای را افزایش دهند. اما براساس مطالبی که در ادامه ارائه می شود می‌بینیم که از این ظرفیت‌ها آن چنان که باید استفاده گردد، بهره‌ای گرفته نمی‌شود و کشورهای خارج از منطقه مثل اسرائیل به برقراری روابط اقدام نموده‌اند. براساس آخرین آمار منتشر شده از سوی کمیته دولتی گمرک جمهوری آذربایجان در ژانویه 2014 ميلادي، حجم تجارت خارجی اين كشور به 2ميليارد و 405 ميليون دلار رسيد که نسبت به مدت مشابه سال گذشته میلادی 5.66 درصد کاهش نشان می‌دهد. طبق این گزارش، ارزش صادرات جمهوری آذربایجان طی ماه ژانویه امسال 1ميليارد دلار 870 ميليون دلار بوده که این رقم در دوره مشابه سال قبل، 1 ميليارد دلار 922 ميليون دلار بوده است که 2/7 درصد کاهش نشان می‌دهد.حجم واردات جمهوری آذربایجان نیز در ماه ژانویه 535 میلیون دلار بوده که این رقم در سال گذشته میلادی 627 میلیون دلار بوده است در مقایسه با دوره مشابه سال گذشته73 درصد کاهش یافته است . حدود6/59 درصد تجارت خارجی این کشور در ماه نخست سال‌جاری میلادی با کشورهای ایتالیا ، فرانسه، آلمان، اندونزی، روسیه و اسرائیل بوده است كه این امر نشان دهنده وابستگی شدید جمهوری آذربایجان به بازار کشورهای مذکوراست. طبق این گزارش در ژانویه 2014 ميلادي، ایتالیا با واردات 435 میلیون دلار و سهم ارزشي 26/23 درصد، فرانسه با واردات 242 میلیون دلار و سهم ارزشي 98/12درصد و كشورهاي اندونزی‌، آلمان و اسرائیل عمده‌ترين كشورهاي مقصد صادراتی جمهوری آذربایجان بوده‌اند. توانمندی‌های اقتصادی اسرائیل در حوزه‌های کشاورزی- صنعت- ساختمان و توریسم و انرژی می‌باشد که در جمهوری آذربایجان استفاده‌های زیادی به ضرر فرصت‌های مطلوب برای اقتصاد ایران شده است. محصولات صادراتی رژیم اسرائیل به کشورهای منطقة قفقاز عبارتند از: لبنیات، گل، میوه، سبزیجات. اسرائیل به دلیل دارا بودن تکنولوژی مدرن چیدن مکانیزه میوه، دارا بودن تکنولوژی مدرن آبیاری مکانیزه، و شناخته شدن اسرائیل در زمینة تولید و تکثیر این تکنولوژی، و امکان صدور این تکنولوژی‌ها به نقاط مختلف جهان، در مناطق آسیای مرکزی و جمهوری آذربایجان استفاده شده است. اسرائیل دارای تکنولوژی مدرن خشک کردن سبزیجات با انرژی خورشیدی می‌باشد که در این زمینه انحصار این دستگاه با یک شرکت اسرائیلی به نام الترا می باشد.( بولتن اسرائیل شناسی، 138: 97) اسرائیل دارای تکنولوژی مدرن پرورش گل‌ها می‌باشد و در این زمینه دارای مقام سوم در جهان است؛ در سال 2004 یک میلیارد گل به منطقه قفقاز صادر کرده است و درآمدی معادل 200 میلیون دلار کسب نموده است. اسرائیل دارای تکنولوژی کشت گندم در بیابان می‌باشد که با این روش اسرائیل حدود یک میلیون هکتار از بیابان‌های خودرا زیر کشت گندم درآورد. در همین راستا کشورهای قفقاز و آذربایجان نیز با توجه به نیاز مبرم به غلات بعد از سال های دهة 90 از این فرصت استفاده کرده‌اند. در بخش صنعت نیز اسرائیل دارای از دهة هفتاد به بعد صادرات قابل توجهی داشته است و صنایع قدیمی جای خود را به صنایع پیشرفته داده اند. در بخش صنایع که اسرائیل دارای مزیت نسبی در آن می‌باشد عبارتند از. لیزر، مجموعة صنعتی کلال، تولیدات الکترونیکی موتورولا و دیگر محصولات الکترونیکی. (یوسفی،1382: 107) - صنعت لیزر در اسرائیل یکی از پیشرفته‌ترین صنایع محسوب می‌شود و در تجهیزات پزشکی به قدرت 80 وات مورد استفاده قرار می‌گیرد. یک شرکت به نام، برای ساخت سیستم لیزر صنعتی ایجاد شده‌، این شرکت در سال 2001 در آذربایجان یک شعبه توزیع و فروش محصولات خودرا افتتاح کرده است. - مجموعه صنعتی کلال؛ این مجموعه از 3 شرکت اصلی تشکیل شده است، شرکت اوردان که بزرگترین شرکت و دارای چهار شرکت فرعی است که در تولید فولاد فعالیت می‌کند. دیگری شرکت ای سی آی و در صنعت ساخت سیستم‌های ارتباطی و خطوط اپراتوری تلفن و ساخت تجهیزات بی‌سیم فعالیت می‌کند. این شرکت امتیاز راه‌اندازی اپراتور دوم تلفن همراه در آذربایجان را برعهده دارد. همچنین اقتصاد اسرائیل در بخش‌هایی چون ساخت و ساز و ساختمان و صنعت توریسم دارای مزیت نسبی است که از این لحاظ نیز سرمایه گذاری در کشورهای قفقاز انجام داده است. در این حوزه تلقی دولت‌‌ مردان آذربایجانی از اسرائیل به عنوان کشوری کوچک امااز لحاظ اقتصادی قوی می‌باشد، است. در دیدار 1997 نتانیاهو با علی اف، وی صریحاً به این موضوع اشاره کرده است. مزیت نسبی اسرائیل باعث شده است تا در امور کشاورزی در سال 1998 مبلغ 80 هزار دلار در منطقة لنکران آذربایجان از طرف اسرائیل در امر بالا بردن تکنولوژی سیستم آبیاری اختصاص یابد. همچنین دومین اپراتور تلفن همراه آذربایجان با نام باکسل در سال 1999به یک شرکت اسرائیلی واگذار گردیده است. با راه‌اندازی این اپراتور زمینه‌ای فراهم شده است که اسرائیلی‌ها به مذاکرات تلفن و بی‌سیم منطقه شمال غرب جمهوری اسلام ایران دسترسی شنود پیدا کنند. براساس گزارش محرمانة یک مرکز تحقیقاتی در خصوص اسرائیل، که در ایران فعالیت می‌کند، به فعالیت‌های جاسوسی اسرائیل در شهرهای تبریز و مناطق تورک در سال 2007 اشاره شده است. در سال 200 نیز ویکتور داریل وزیر امور اقتصادی اسرائیل با همتای خود قرار‌دادهایی در امور مخابرات، صنایع ارتباطی، کشاورزی و امور زیر بنایی و پایین دستی ازجمله نفت منعقد کرد. با توجه به اینکه اقتصاد ایران تک محصولی بوده و نیز دارای تجارب فراوانی در زمینة استخراج نفت می‌باشد، اسرائیلی‌ها با آذربایجان در زمینة امور نفتی وارد مذاکره شدند، در این راستا تلاش اسرائیلی‌ها به منظور انحراف مسیر خط لولة انتقال نفت و نهایی نمودن مسیر باکو- جیهان توانستند گوی سبقت را از رقبای ایرنی خود بگیرند. همچنین انعقاد چندین قرارداد نفتی در بخش‌های صنایع پایین دستی مانند احداث شرکت‌‌های نصب خط لوله نفت، پالایش و پخش فرآورده‌های نفتی با آذربایجان از دیگر مواردی است که به ضرر ایران می‌باشد. از دیگر قرارداد ها که به ضرر ایران با آذربایجان منعقد شد؛ انعقاد بزرگ‌ترین قرارداد نفتی آذربایجان با شرکت سونول می‌باشد. سرمایه گذاری شرکت اشتران فایل اسرائیل در امور زیر بنائی و صنایع وابسته به کشاورزی را می‌توان به عنوان نمونه اشاره نمود. در حوزة کادر فنی و تخصصی و تربیت تکنسین‌های آموزشی، بهداشتی، نظامی، چندین تفاهم‌نامة آشکار در حوزة آموزشی و بهداشتی و چندیدن تفاهم‌نامة نانوشته و پنهانی منعقد شده است. میزان صادرات اسرائیل به جمهوری آذربایجان در سال 1992 50 هزار دلار و میزان واردات از آذربایجان 12 هزار دلار بوده است، اما در سال 2014 این حجم به 4 میلارد دلار رسیده است. به طوری که حدود یک ششم نفت اسرائیل از طریق آذربایجان تأمین می‌شود.(6/ 3/ 2013 WW.baku.mfa.ir:) اسرائیل به منظور از بین بردن حساسیت مسلمانان آذربایجان روابط خودرا دولت آذربایجان ابتدا از بعد اقتصادی شروع نموده و سپس به ابعاد نظامی و سیاسی روابط واردشد. تمامی موارد نشان‌دهندة حرکت خزندة اسرائیل در کشور آذربایجان می‌باشد. طبعاً با توجه به دشمنی استراتژیک دو کشور هرگونه فعالیتی در جمهوری اذربایجان توسط اسرائیل به منزلة بستن منفذ و از بین بردن فرصتی برای جمهوری اسلامی ایران در این کشور می‌باشد. جمهوری اسلامی ایران به دلیل هم‌جواری ژئوپولیتیک با آذربایجان امکان آن را دارد تا با هزینة کم برای نقل و انتقالات، به تجارت با این کشور بپردازد و ضمن اینکه از این طریق ایدئولوژی خود را نیز گسترش داده و خطر قومیت گرایی را در داخل کشور خودش کاهش دهد اما اسرائیل با اطلاع از دارا بودن مزیت نسبی به شکار فرصت‌ها در این کشور پرداخته است و زمینه‌های کاهش تاثیر گذاری مثبت ایران را نیز فراهم کرده است که این امر به تضعیف امنیت ملی ایران منجر می‌شود. 5-5. تاثیر همکاری های اسرائیل و آذربایجان بر امنیت سیاسی ایران به طور کلی دوکشور از چهار بعد دارای مشکلات سیاسی می‌باشند: الف. تحرکات مذهبی ارتباط و تاثیر گذاری ایران بر روی شیعیان آذربایجان را خطری حتمی برای حاکمیت خود می‌داند . به همین دلیل هرچند وقت یک‌بار نارضایتی خود را نشان می‌دهد، ازجمله در آخرین مورد آن نیروهای امنیتی جمهوری آذربایجان با جلوگیری از آزمون و مصاحبة هوش طلبة علوم اسلامی برای حوزة علمیه قم ، کارشناسان اعزامی مرکز جهانی علوم اسلامی حوزة علمیة قم  به باکو را  بازداشت و از این جمهوری اخراج کردند؛ که داوطلبان پس ازبازجویی، آزاد وکارشناسان مرکز جهانی علوم اسلامی  پس از 24 ساعت به ایران اخراج شدند. مأموران امنیتی جمهوری آذربایجان انجام این آزمون و جذب طلبه برای حوزه علمیه قم را غیرقانونی معرفی واز ادامة آن جلوگیری کرده اند. ماموران وزارت امنیت ملی جمهوری آذربایجان در پی جلوگیری از ادامه آزمون و مصاحبه هوش از داوطلبان اعزام به حوزه علمیه قم در باکو، کارکنان محلی دفتر نمایندگی ولی فقیه در باکو را نیز بطورجداگانه احضار واز آنها بازجویی کرده‌اند. جلوگیری ازاعزام داوطلبان  تحصیل درحوزه علمیه قم و سایر مراکز آموزش اسلامی ایران درجمهوری آذربایجان درشرایطی است که فرقه نورچی ترکیه مراکز آموزشی زیادی برای ترویج این فرقه در جمهوری آذربایجان دایر کرده است. ب. برقراری مناسبات نزدیک با ارمنستان به عنوان کشور اشغالگر 20 در صد خاک آذربایجان اصولاً ایران هر گونه نا امنی درمنطقه قفقازرا به زیان همه کشورهای منطقه می‌داند ومعتقد است اگر قدرت‌های مداخله‌گر فرا‌منطقه ای به دخالت‌های خودشان پایان دهند بدست آوردن صلح و ثبات دائمی دور از دسترس نیست . ایران از همان ابتدای اشغال سرزمین‌های جمهوری آذربایجان با آن به صراحت مخالفت کرد و طرح‌های متعددی را برای رسیدن به صلحی جامع بین دو کشور(آذربایجان و ارمنستان ) ارائه کرده است، اما جمهوری آذربایجان همیشه در بارة توسعة مناسبات تهران و ایروان اعتراض داشته و این روابط را بر خلاف اصول اسلامی و انسانی می‌داند که نباید با تجاوزگر به یک کشوراسلامی کمک کرد . در مقابل ایران مناسبات اقتصادی با همسایگان را حق مسلم خود می‌داند و تنها مبادلات نظامی را با ایروان متوقف کرده است ایران این نکته را از یاد نمی‌برد که مرزهای مشترکش با ارمنستان دارای ویژگی مهم  ژئوپولوتیکی است که ازپیوستگی سرزمینی ترکیه با اذربایجان جلوگیری می‌کند. ج. تبلیغات منفی شبکه تلویزیونی سحر و صدای آذری در تهران و تبریز ایران برای آن‌که بتواند با تبلیغات آذربایجان مقابله کند در دو مسیر پیش می‌رود اول با استفاده از شبکه سحر به زبان آذری که با آنتن‌های معمولی در مناطق مرزی آذربایجان دیده می‌شود و بینندگان زیادی دارد دوم از طریق رادیو آذری که به مدت دو ساعت از تهران و تبریز برنامه پخش می‌کند. دراین دورسانه علاوه بر آن‌که به مسائل روز جمهوری آذربایجان توجه جدی ودقیق می‌شود ، دربارة بعضی ازاقوام مانند تالشی‌ها و لزگی‌ها که درآذربایجان تحت فشار زندگی می‌کنند درمواردی افشاگری‌هایی انجام می‌شود که موجب ناخرسندی دولت باکو شده است، ضمن آن‌که از تأسیس رادیو تالشی در رشت نیزگله مند وناراحت هستند. د. اختلاف نظر بر سر تقسیم قلمرو سرزمینی در خزر اگرچه ایران  دریای خزر را دریای صلح و دوستی می‌داند و معتقد است  مبنای هر گونه تقسیمی دراین دریا باید براساس توافق نامه بین ایران و شوروی  در 1921 و 1940 باشد، چراکه مبنای هرگونه توافق بین‌المللی، موافقت نامه‌های گذشته است. ازجمله دربیانیة رسمی که دراجلاس آلماتی درسال 1991 صادرشد، همة کشورهای عضو cis  تعهدات شوروی سابق را به رسمیت شناخته‌اند. بنابراین برای رسیدن به راه حل مشترک که تأمین کنندة منافع هر پنج کشورساحلی خزر باشد؛ لازم است این کشورها از زمینه‌های مشترک موجود شروع کنند تا کم کم به حل موارد مورد اختلاف  برسند. با این وجود جمهوری اذربایجان ضمن رد درخواست ایران برای رسیدن به تقسیم مساوی بین پنج کشور بر تامین حق خود یعنی 18 در صد که دو در صد هم کمتر از پیشنهاد ایران است، تاکید دارد.  در مقابل  ایران تاکید می‌کند که توافق‌های دو یا سه جانبه در این مورد راهگشا نیست و باید هر گونه توافقی با حضور پنج کشور انجام شود تا زمینة اجرائی پیدا کند . بهترین راهی که می‌تواند اختلاف‌های موجود را حل کند ادامة فعالیت کمیته‌های تخصصی در باره همکاری‌های امنیتی، حقوقی، زیست محیطی، انرزی و حمل ونقل خواهد بود، این کمیته ها می‌توانند مسیرهای ناهموار را با اتکا به منافع مشترک بین پنج کشور هموار سازند. 5-5. تاثیرات سیاسی در سه بند قابل جمع آوری می‌باشد: الف) تحدید نفوذ جمهوری اسلامی در جمهوری آذربایجان منطقة قفقاز به مثابة یک زیر سیستم امنیتی منطقه‌ای برای ایران تلقی می‌شود. بر همین اساس هرگونه حضور و نفوذ سیاسی و امنیتی مداخله گرایانه و یک جانبه‌گرایی قدرت‌های فرامنطقه‌ای را به زیان خود می‌داند. استراتژی ائتلاف غرب و متحدان آن نظیر اسرائیل در قفقاز، راهبرد" همه چیز در منطقه بدون حضور ایران" است. طرح مسائلی مانند بنیاد گرایی اسلامی، تروریسم، برهم زننده ثبات ... ذهنیت نخبگان آذربایجانی و افکار عمومی را نسبت به ایران خراب می‌کند اسرائیل و برخی از کشورها در نظر دارند تا نشان دهند که ایران به عنوان کشوری واگرا با هنجارهای حاکم بر نظام بین‌الملل، موجب نا‌آرامی‌ها و شورش‌های ایدئولوژیکی- سیاسی می‌گردد و با حمایت از گروه‌های تروریستی فراملییتی اسلام‌گرا که از شبکة به هم پیوسته در خاورمیانه برخوردارند و با بهره گیری از نفوذ‌پذیری مرزهای آذربایجان می‌توانند حرکات بی‌ثبات کننده انجام دهد. در این راستا اسرائیل به تبعیت از سیاست‌گذاری کلان راهبردی- امنیتی ایالات متحده یعنی" سیاست دست‌های کوتاه" در مورد ایران می‌کوشد تا از نفوذ ایران هم از منظر سخت افزاری و امنیتی و نیز نرم افزاری اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به حداقل موجود برساند.(buris, 2009: 23) با توجه به سیاست اتکای به قدرت هژمون از سوی کشورهای قفقاز، این احتمال امنیتی- سیاسی وجود دارد که با حضور هرچه بیش‌تر اسرائیل در آذربایجان زمینه برای تحدید ایران فراهم گردد. در این راستا از سال 1999 اسرائیل با نصب دستگاه شنود در منطقه جنوبی آذربایجان( لنکران) دومین پایگاه اطلاعاتی خود را پایه‌گذاری نموده است. ب) تقویت نقش عوامل واگرا در روابط ایران و جمهوری آذربایجان با وجود عوامل مثبت برای همگرایی در روابط ایران و آذربایجان؛ سرمایه‌گذاری‌های وسیع اقتصادی - مالی بازیگران واگرا با ایران درکشور جمهوری آذربایجان، دیدگاه‌های ائلچی بیگ در سال‌های نخست استقلال کشور آذربایجان و طرح مسائلی مانند فاشیسم فارس، اتحاد دو آذربایجان که در گذشته‌ای نه چندان دور باهم متحد بوده‌اند وتحت عنوان خانات آذربایجان اداره می‌شدند، مواضع حیدر علی‌اف، الهام علی‌اف در این راستا می‌باشد. ج) ارتقای همکاری‌های سیاسی میان اسرائیل و جمهوری آذربایجان حضور امنیتی- سیاسی اسرائیل از سال‌های بعد از رویداد 11 سپتامبر 2001 در کشورهای منطقة قفقاز روبه افزایش بوده است. همچنین دولت‌مردان این منطقه به دلیل ترس از گسترش حرکت‌های تروریستی به ارتقای تعاملات خود با اسرائیل پرداخته‌اند. در این راستا آذربایجان به دلیل ترس از خطر بنیادگرایی اسلامی به اسرائیل اجازة فعالیت‌های اطلاعاتی را داده است. الهام علی‌اف تلاش ویژه‌ای نموده است تا فعالیت سرویس‌های اطلاعاتی اسرائیل را در خاک آذربایجان افزایش دهدکه این امر باعث تضعیف امنیت ملی ایران می‌شود. نکتة قابل توجه این که در ژانویه سال 2012 در مجمع اقتصاد جهانی داووس، رئیس جمهور اسرائیل شیمون پرز "از جانب خود و کل مردم یهود" به الهام علی اف بابت جلوگیری از اقدامات تروریستی در باکو که سفیر اسرائیل در آذربایجان، معلمان و خاخام مدرسه یهودی را هدف قرار داده بودند، عمیقاً ابراز سپاس و قدردانی کرد این نشان دهندة سطح بالای روابط سیاسی بین دو کشور می‌باشد. د) تقویت خط لولة انتقال انرژی باکو- جیهان- تفلیس اهمیت نفت منطقة قفقاز باعث گردید تا پس از فروپاشی شوروی در سال 1991 بازی بزرگی در سطح منطقه میان قدرت‌های بزرگ موثر منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای شامل روسیه، ایران، ترکیه و از سوی دیگر آمریکا، اسرائیل و چین پدید آید که در معادلات سیاسی منطقه با محوریت انرژی اهمیت ویژه‌ای دارد. هم اینک مسیرهای موجود برای انتقال نفت حوزة خزر، مسیر باکو به نوروسیسک( یکی از بنادر روسیه در دریای سیاه)، مسیر باکو به بندر سوپسا در دریای سیاه( که متعلق به گرجستان می‌باشد)، مسیر تنگیز-نورسیسک، مسیر باکو به بندر جیهان - باکو و روش سوآپ ایران می‌باشد، که به اعتقاد اکثر کارشناسان مسیر سوآپ ایران امن‌ترین، کوتاه‌ترین و ارزان ترین مسیر است، اما به دلیل واگرایی ایران با اکثر کشورهای غربی، آمریکا و ائتلاف غرب، سران جمهوری آذربایجان، گرجستان، ترکیه، ترکمنستان، قزاقستان با حضور بیل کلینتون، رئیس جمهور پیشین آمریکا در 18 نوامبر 1999 در حاشیة اجلاس استانبول، سازمان امنیت و همکاری اروپا، قرارداد احداث خط لوله انتقال نفت باکو- جیهان و انتقال گاز ترانس خزر به امضا رسید که این مسیر انتقال انرژی ریسک امنیتی فراوانی دارد، وهدف اساسی از آن انزوای ایران در منطقة قفقاز می‌باشد.باتوجه به تک محصولی بودن اقتصاد ایران، این امر خطرات بسیاری برای کشور دارد. 6-5. تاثیر همکاری های اسرائیل و آذربایجان بر امنیت نظامی ایران آن‌چه در بالا بردن اهمیت این نوع تهدید موثر است، به نتیجه رسیدن سریع آن می‌باشد. به عبارت دیگر حداقل در کوتاه مدت نمی توان کار زیادی را در مورد الگوهای تجارت، ذخایر مواد خام و ساخت اجتماعی(سایر تهدیدات) انجام داد و هرگونه اصلاح و تعدیل در این موارد مستلزم یک رشته ابزار سیاست‌گذاری است که به طور طبیعی در دسترس نیست. بنابراین اهمیت ابزار نظامی در همین جا است که تنها از این طریق است که یک دولت می‌تواند کنترل مستقیمی بر دولت دیگر اعمال نماید. تکنولوژی‌های مدرن، تجهیزات الکترونیکی، بعد جدی‌تر به این مسئله بخشیده و بر اهمیت آن می‌افزاید. الف) تقویت حضور نیروهای ناتو در منطقه قفقاز حضور اسرائیل به عنوان متحد منطقه‌ای ایالات‌متحدة‌آمریکا و غرب و ائتلاف در حیطة راهبردی- امنیتی، می‌تواند سیاست‌گذاری‌های راهبردی ـ امنیتی فرا - آتلانتیکی تقویت شود. ناتو به مثابة سازوکار دفاعی- امنیتی کشورهای فرا آتلانتیکی ایالات‌متحدة‌آمریکا در مناطق مختلف جهان نمونة بازیگری مهم و موثر می‌باشد که به منزلة موتور محرکه و دینامیسم استراتژیک در سیاست جنگی و پیش‌گیرانه است. اصولاً ناتو در فضای امنیتی پیرامون جمهوری اسلامی ایران نقش راهبردی خود را تطبیق آئین راهبردی – امنیتی نومحافظه‌کاران حاکم بر آمریکا تلقی کرده و تلاش می‌کند با سیاست تحدید نفوذ جمهوری‌اسلامی ایران منافع راهبردی آمریکا را تامین نماید. در سیاست نوین ایالات متحده نسبت به خاورمیانه که از 16 مارس 2006 و در تدوین سند جدید امنیت ملی آمریکا تبیین گردیده، جمهوری اسلامی ایران به عنوان بزرگترین تهدید خارجی برای امنیت ملی آمریکا تلقی شده است و آمریکا پاسخ به تهدیدات تروریستی را در سیاست‌گذاری‌های امنیتی – راهبردی خود به شدت پیگیری می‌نماید. باتوجه به همسویی و همگرایی نزدیک راهبردی- امنیتی اسرائیل به عنوان متحد منطقه‌ای ایالات متحده در منطقة قفقاز به مثابة یک زیر نظام امنیت منطقه‌ای، حضور سیاسی- امنیتی اسرائیل در محیط پیرامونی جمهوری‌اسلامی‌ایران به عنوان یک دولت ناهمسو با سیاست‌گذاری‌های ائتلاف غرب می‌تواند به تقویت نیروهای ناتودر قفقاز و نیز در آذربایجان منجر شود. باتوجه به این امر هرگونه افزایش تاثیر گذاری ناتو می‌تواند به کاهش تاثیر ایران در این کشور و نیز به خطر افتادن امنیت ملی گردد. هم‌چنین حضور نیروهای ناتو در این منطقه در کنار کارشناسان امنیتی- نظامی موجب می‌گردد تا محیط ادراکی- روانشناختی نخبگان سیاسی کشور آذربایجان نسبت به بهره‌گیری از ظرفیت های بالقوة نظامی – امنیتی ایران به عنوان همسایة قدرتمند و با پیشینة مشترک فرهنگی – سیاسی کاسته شود وتمرکز راهبردی آن‌ها به سمت اتحاد و همبستگی با ائتلاف غرب و نیروهای امنیتی ناتو متمایل گردد. ب) ایجاد پایگاه‌های شنود امروزه قدرت‌های بزرگ برای افزایش سطح تاثیرگذاری راهبردی- امنیتی در عرصة تعاملات بین‌المللی می‌کوشند تا ظرفیت تاثیرگذاری اطلاعاتی ـ امنیتی خود را نسبت به محیط امنیتی کشورهای واگرا ورقیب سیاست گذاری‌های خود افزایش دهند. اتخاذ رویکردهای امنیتی - اطلاعاتی با بهره‌گیری از سیستم‌های ارتباطی دیجیتالی و مجازی و داشتن شبکة اطلاعاتی از نیروهای مستقر در قلمرو سرزمینی کشورهای هدف از زمرة اقدامات کشورهای تاثیرگذار در نظام‌بین‌الملل برای افزایش نفوذ راهبردی – امنیتی و ارتقای منافع و امنیت ملی خود است. اسرائیل به عنوان کشوری که دارای تفاوت‌های استراتژیک و ساختاری با کشورهای خاورمیانه و قفقاز است؛ از سیاست خزنده در این کشورها بهره می گیرد؛ بدین ترتیب که با کمک های مالی و اقتصادی و تکنولوژیکی به این کشورها نفوذ کرده است. دیپلماسی رفت و برگشت مقامات نظامی- امنیتی اسرائیل و آذربایجان از سال 1999موجب گردیده است تا اسرائیل به موقعیت مناسبی برای ایجاد پایگاه‌های شنود در آذربایجان دست یابد. در اوت 1995 یک هیأت بلند پایة اطلاعاتی اسرائیل وارد باکو شد. دو کشور طی مذاکراتی توافق نمودند که اسرائیل مأموران امنیتی جمهوری آذربایجان را آموزش دهد. هم‌چنین اسرائیل یک پایگاه رادار و سیستم جاسوسی الکترونیکی در نزدیکی ایران ایجاد کرده و نیز درصدد است تا پایگاه هایی برای انجام عملیات هوایی علیه ایران در آذربایجان احداث نماید. این روند در دوران الهام علی اف تا امروز ادامه داشته است. ج) افزایش حضور کارشناسان نظامی اسرائیل در منطقه مبنای تفکر راهبردی اسرائیل برپایة بسط تفکر آئین یا آموزة بن‌گوریون با محورهای پیرامون معروف شده است. در این میان ایران از ابتدای پیدایش اسرائیل(1948) تا پیروزی انقلاب اسلامی(1357) به شدت مورد توجه راهبردی- امنیتی اسرائیل بود. پس از پیروزی انقلاب ایران این روابط تغییر یافته و حالت خصمانه به خود گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران با توجه به ماهیت اسلامی و ایدئولوژیک بودن این رژیم؛ اسرائیل سعی نموده است در راستای عملیاتی نمودن آئین‌ محورهای پیرامون و باز تعریف آن با کشورهای اطراف ایران روابط امنیتی خودرا گسترش دهد و از این طریق امنیت ملی ایران را تحت شعاع منفی خود قرار دهد. پس از یازده سپتامبر و مسئلة تروریسم و بنیادگرایی اسلامی، پوتین نیز به آمریکا برای افزایش نیروهای خود چراغ سبز نشان داد؛ در همین راستا اسرائیل به عنوان شریک راهبردی ـ امنیتی آمریکا به ایفای این نقش پرداخته و در آذربایجان به آموزش نیرو و تأسیس پایگاه پرداخته است. در سال 2001 حیدر علی اف، رئیس وقت پارلمان آذربایجان اعلام کرده بود که از حضور کارشناسان اسرائیلی در آذربایجان استقبال نموده و آن را برای منافع ملی آذربایجان ضروری تلقی می‌کند. از علل گرایش جمهوری آذربایجان به اسرائیل سیاست اعلامی اسرائیل در مورد جریان جنگ آذربایجان با کشور غاصب ارمنستان بر سر مسئلة قره باغ است که اسرائیل از مواضع جمهوری‌آذربایجان حمایت می‌کند و حتی کمک‌های نظامی و مالی نیز در جریان جنگ به آذربایجان نمود، همین امر زمینة مناسبی برای حضور اسرائیل در این کشور فراهم نموده است. در ماه ژوئن سال 2009 در جریان سفر شیمون پرز به آذربایجان قرارداد ساخت کارخانه تولید پهپاد به ارزش 400 میلیون دلار به امضا رسید و از سال 2011 کار این مجتمع تولیدی پهپاد اسرائیلی اغاز شد.  این در  حالی است که در مقایسه با سال 2010، بودجه نظامی سال 2011 آذربایجان با 2 برابر افزایش، 1/3 میلیارد دلار را تشکیل داد. (www.farsnews.com: 1393/6/3) در حال حاضر در آذربایجان تولید پهپادهای Orbiter محدوده عمل تا 50 کیلومتر و هزینه هر فروند، حدود 600 هزار دلار) آغاز شده و مونتاژ پهپاد Aerostar محدوده عمل تا 200 کیلومتر و هزینه هر فروند یک و نیم تا 2 میلیون دلاردر حال انجام است (www.farsnews.com: 1393/6/3) . تولید این نوع پهپادها از سوی شرکت مشترک وزارت دفاع آذربایجان Azad Systems و شرکت اسرائیلی Aeronautics efense Systems راه اندازی شده است. در حال حاضر پهپادهای فوق سبک و تا حدی غیر قابل رویت با موتور الکتریکی Orbiter که در آذربایجان با همکاری متخصصین اسرائیلی مونتاژ شدند، در مرزهای آذربایجان با قره باغ و ایران به انجام عملیات مشغولند. هم‌چنین در امر نظارت و مونیتورینگ، پهپادهای نوع Hermes-450 UAVs استفاده می‌شوند که 10 فروند از آن را آذربایجان طی سال‌های 2009-2012 از شرکت اسرائیلی  Israel's Elbit Systems خریداری کرده است.  برخلاف پهپادهای نوع Aerostar و Orbiter که از ایستگاه زمینی قابل کنترل هستند، مونتاژ Aerostar در آذربایجان در سال 2013 آغاز خواهد شد، پهپاد  Hermes-450 UAVs دارای سیستم ناوبری ماهواره‌ای GPS است؛ یعنی از طریق فضا، تمامی تصویربرداری‌های Hermes را ناظر بیرونی (ناظری که فراتر از محدوده پروازی این پهپادها حضور دارد) نیز می‌تواند مورد استفاده قرار دهد. به علاوه، ناظر بیرونی از طریق فضا می‌تواند حرکت این نوع پهپاد را تنظیم کند. دارای سیستم خلبان خودکار است. با این حال کنترل بر پرواز این نوع پهپاد از طرف اپراتور آذربایجانی فقط در زمان پرواز و فرود آمدن لازم است (برای پهپاد نوع 450S وجود سیستم DGPS امکان می‌دهد تا نشست و برخاست آن به طور خودکار صورت گیرد). این دستگاه با سنسورهای الکترو نوری، مادون قرمز و لیزر و همچنین سیستم تبادل داده‌ها مجهز بوده که قابلیت انتقال تصاویر به صورت زنده و همزمان را به ایستگاه‌های کنترل از زمین در آذربایجان و در صورت لزوم از طریق فضا به نهادهای اطلاعاتی اسرائیل را دارا است. در این رابطه، اعلام برخی از رسانه‌های گروهی که در سال 2009 خبر توافقات شیمون پرز با رئیس جمهور آذربایجان برسر استقرار استگاه‌های استقرار اطلاعات الکترونیکی را داده بودند، تایید می‌شود که آذربایجان و اسرائیل در زمینه سیستم‌های ماهواره‌ای همکاری خواهند کرد. اخیراً خبر ساخت ماهواره "تیس سار" نیز پخش شد که با راداری مجهز به دستگاه سنتز امکان دریافت تصاویری واضح از سطح بالای زمین بدون در نظر گرفتن شرایط جوی را فراهم می‌کند. بر اساس نظر نظامیان آذربایجانی و یهودی، این سیستم برای اجرای عملیات‌های نظامی در مناطق کوهستانی بی‌نظیر است. بنا به ارزیابی‌های کارشناسان، ماهواره‌های اسرائیلی با پهپادهای آذربایجانی همکاری‌های بسیار نزدیک دارند. مثلاً با وجود آن‌که پهپاد Hermes-450 به طور کامل از مواد کامپوزیت ساخته شده و شناسایی آن را توسط سیستم‌های دفاع ضد هوایی مشکل می‌کند، در ماه سپتامبر سال 2011 واحدهای ارتش دفاعی قره باغ موفق به ساقط کردن یک فروند از این نوع پهپاد آذربایجانی-اسرائیلی شدند. به احتمال زیاد، این امر با استفاده از سیستم سیار موشکی ضد هواییStrela-2M که سیستم هدایت آن از طریق اشعه حرارتی مادون قرمز فعال می‌شود، صورت می گیرد. Hermes-450 می‌تواند با سیستم‌های تهاجمی نظیر موشک‌های "هوا به هوا" و یا "هوا به زمین" و هم‌چنین دستگاه‌های جنگ رادیوالکترونیک مجهز شود. ولی شعاع نسبتاً محدود (تا 200 - 300 کیلومتر) استفاده از آن‌ها در سطح عملیاتی و استراتژیک را غیرممکن کرده است. این نقص را آذربایجان و اسرائیل با امضای قرارداد 6/1 میلیارد دلاری جهت خرید پهپادهای تهاجمی Heron و Searcher که تا فاصله 1000 کیلومتری امکان انجام فعالیت دارند، جبران کردند. پیش از این رسانه‌های آذربایجانی گزارش دادند که پهپادهای تهاجمی برای حراست از خطوط لوله و حوزه‌های نفتی در دریای خزر مورد نیاز باکو است. اما با توجه به آنکه آذربایجان با ایران و ترکمنستان مناطق نفتی مورد بحث دارد، وجود پهپادهای تهاجمی می‌تواند یک نوع عامل بازدارندگی به شمار آید. تحت شرایط خاص، پهپادهای تهاجمی آذربایجانی - اسرائیلی در رابطه با ایران نیز می‌تواند مورد استفاده قرار گیرد. پهپادهای نوع Aerostar و Orbiter که از ایستگاه زمینی قابل کنترلندو پهپاد Hermes-450 UAVs که دارای سیستم ناوبری ماهواره‌ای GPS است و نیز پذیرش حضور نیروهای اطلاعاتی موساد، زمینه مناسب را برای فعالیت‌های اطلاعاتی اسرائیل علیه ایران فراهم ساخت. در جدول پایین برخی خریدات آذربایجان از اسرائیل آمده است: سالنوع خرید2006 ( lusine musaelyan، 2011) خرید انواع زره پوش از ترکیه و آفریقای جنوبی و پهبا از اسرائیل (kucera، 2001) خرید انواع خمپاره، مهمات، توپخانة موشکی و ابزار رادیویی از اسرائیل2008خرید جنگ افزارهای نظامی از اسرائیل، ترکیه، روسیه، آمریکا و آفریقای جنوبی2009 (panarmeniannetwork، 2009) گفت‌و گو با اسرائیل برای ساخت نفر بر زرهی (abasov، 2009) خرید و راه اندازی سامانه‌های ماهواره ای از اسرائیل2010سرمایه‌گذاری مشترک با اسرائیل برای ساخت چرخ‌بال‌های نظامی2011)،strategy word.com)2011بستن قرارداد خرید انواع جنگ افزار و مهمات نظامی به ارزش 6/1 میلیارد دلار از اسرائیل2012)،sipri)2012 (the military balance، 2012) خرید سامانه‌های جی. پی. اس از اسرائیل تحقیقات موسسة صلح بین‌المللی استکهلم نشان می‌دهد که آذربایجان سامانه‌های دفاعی و تهاجمی از اسرائیل خریداری کرده است، در ضمن یکی از مجله‌های سیاست‌خارجی آمریکایی خبری در مورد توافق‌نامة مخفی بین جمهوری‌اذربایجان و اسرائیل خبر داده بود که در آن باکو به هواپیماهای اسرائیلی اجازه خواهد داد تا برای (foreignpolicy.com, 2012) بمباران مراکز هسته‌ای ایران از خاک این کشور استفاده کند. همین امر سبب شد تا روابط ایران و جمهوری آذربایجان به بدترین سطح خود برسد. پس از توافق 6/1 میلیاردی نظامی باکو با تل آویو، سفیر جمهوری آذربایجان در تهران به وزارت امورخارجة ایران احضار شد، چند هفته بعد وزیر دفاع جمهوری آذربایجان به ایران آمد و قول داد هرگز این طرح به عنوان یک فرصت و طرح برای حملة اسرائیل به ایران نخواهد بود. وی این طرح را برای مقابله با ارمنستان عنوان کرد. (wietz, 2012: 5) تمامی موارد بالا نشان از حساسیت نظامی و استراتژیک روابط اسرائیل و جمهوری‌آذربایجان، و تاثیر آن بر امنیت ایران دارد. باتوجه به اینکه تهدید نظامی خصوصاً در مورد کشورهای هم‌جوار بسیار مهم می‌باشد در نتیجه هشیاری کشورها را لازم دارد. 7-5. جمع‌بندی تأمین امنيت و راه‌های دست‌يابی به آن از جملة سنگ بناهای شکل گيری واحدهاي سياسي از نگاه تاريخی بوده تا ازاين طريق اعضای جوامع مذکور  بتوانند به کمک هم‌ديگر به مهم‌ترين نيازهای‌شان دست پیدا کنند. مفهوم امنیت در سیر تاریخ دچار تحول مفهومی شده است؛ تا دهة 1980 دیدگاه محدود نظامی مطرح بوده ولی امروزه این مفهوم دچار تحول شده و سایر سطوح زندگی بشر را در برمی‌گیرد. واژة امنیت دارای ویژگی‌هایی مانند نسبی بودن، ذهنی بودن، تجزیه ناپذیر بودن است. ابعاد امنیت ملی از نظر رابرت ماندل به شرح زیر می‌باشد. امنیت نظامی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی. بری بوزان نیز به پنج فاکتور اقتصادی، زیست‌محیطی، سیاسی، امنیتی و نظامی برای تحلیل امنیت مناطق مختلف اشاره دارد. در این تحقیق با تاسی از نظریة نئورئالیسم و نیز تقسیم بندی بوزان به بررسی ابعاد امنیت ملی ایران و خطرات روابط دو کشور اسرائیل و آذربایجان بر امنیت سیاسی، اقتصادی، نظامی پرداخته شد. امنیت سیاسی به معنای این است که حاکمیت یک کشور بتواند بدون وجود دغدغه‌های خاص در زمینة اصل بقا و خودیاری کارکردهای سیاسی و امنیتی خودرا محقق سازد. میزان ثبات نظام، چگونگی تعامل با مخالفان داخلی و خارجی همه نشأت گرفته از میزان امنیت سیاسی یک کشور است. امنیت اقتصادی به معنای میزان حفظ رفاه و ارتقای شیوة زندگی مردم یک جامعه از طریق کالا و خدمات، هم از مجرای عملکرد داخلی و هم حضور در بازارهای بین‌المللی گفته می‌شود بعد دیگر امنیت، امنیت نظامی می‌باشد؛ ضرورت امنیت نظامی ازآن‌جا ناشی می‌شود که براساس تحلیل‌‌های رئالیستی نظام‌بین‌الملل آنارشیک می‌باشد. تهدید نظامی می‌تواند همة اجزاء نظام را تحت‌تاثیر قراردهد، همچنین ممکن است منجر به ایجاد اختلال و یا نابودی نهادها شده و تفکرات ایجاد این نهادها را سرکوب، تخریب و یا محو نماید. توانمندی‌های اقتصادی اسرائیل، تکنولوژی‌های مدرن کشاورزی، صنعت، ساختمان، توریسم، باعث افزایش صادرات این کشور به جمهوری‌آذربایجان از دهة هفتاد به بعد گردیده است. در بخش‌های صنایع، ساخت‌وساز که اسرائیل در آن زمینه‌ها دارای مزیت نسبی است، سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داده‌ است. قرارداد دومین اپراتور تلفن همراه اسرائیل با آذربایجان به دلیل توانمندی‌های مخابراتی این کشور، انعقاد قراردادهای نفتی دوکشور با هم از جمله قرارداد آذربایجان با شرکت سونول از دیگر موارد مهم در ارتباط اقتصادی دو کشور است. با این سطح روابط، اسرائیل به عنوان دشمن استراتژیک ایران دارای حرکت خزنده در آذربایجان می‌باشد. برهمین اساس هرگونه اقدام اقتصادی اسرائیل در آذربایجان به معنی بستن منفذ حضور ایران در این کشور می‌باشد. چراکه ایران در زمینة صنعت نفت ( به علت تک محصولی بودن) یا امور کشاورزی در موقعیت برتری نسبت به آذربایجان قرار دارد، هم‌چنین قراراداد اپراتور تلفن همراه که از این طریق امکان شنود مکالمات امنیتی مناطق شمالی وجود دارد، باعث تضعیف امنیت ملی ایرن می‌شود. از بعد سیاسی می‌توان اشاره کرد که روابط دو کشور باعث تحدید نفوذ ایران در جمهوری‌آذربایجان از طریق واگرا نشان دادن هنجارهای آن‌ها باهم شده است؛ سیاست دست‌های کوتاه آمریکا در همین راستا می‌باشد، تقویت عوامل واگرا در روابط ایران و آذربایجان از طریق تقویت روابط کشورهای مخالف ایران با آذربایجان، ارتقای همکاری‌های سیاسی دو کشور در زمینة حرکت‌های تروریستی و بنیادگرایی اسلامی، از دیگر تهدیدات این رابطه می‌باشد. نکته‌ای که باید اشاره کرد اسرائیل ایران را به عنوان کشوری بنیاد‌گرا و تروریسم‌پرور می‌داند. با کمک‌‌های اسرائیل خط لولة انرژی باکو- جیهان- تفلیس تقویت شد که این به مقولة گرفتن فرصتی از ایران می‌باشد. از بعد نظامی تأثیر این همکاری‌ها به تقویت حضور نیروهای ناتو در منطقة قفقاز و ائتلاف و اتحاد کشورهای غربی و اسرائیل با آذربایجان و کاهش نفوذ ایران در این کشور شده است، اسرائیل با با ایجاد پایگاه‌های شنود در آذربایجان به تقویت توان اطلاعاتی و امنیتی خود در زمینة ایران و تضعیف توان اطلاعاتی ایران اقدام نمود است. افزایش حضور کارشناسان نظامی اسرائیل در منطقة قفقاز از دیگر تهدیدات می‌باشد، چراکه با توجه به دشمنی استراتژیک با ایران و وجود مشکلات بسیار میان ایران و جمهوری آذربایجان هرگونه تقویت نظامی در صورت وقوع درگیری مایبن طرفین به زیان امنیت نظامی و سیاسی ایران است، خرید زمین‌هایی در نزدیکی مرزهای ایران، ایجاد پایگاه‌های نظامی توسط این کشور در آذربایجان، احداث کارخانه‌های تسلیحاتی از دیگر اقداماتی است که باعث تضعیف چهرة هژمونیک ایران شده است. نتیجه‌گیری چارچوب نظری عینکی است که امکان دید واضح‌تر هر پدیده یا موضوع را در علوم انسانی مهیا می‌کند. امکان بررسی یک موضوع به صورت بین پارادایمی وجود دارد اما برای سهولت کار معمولاً از یک نظریة خاص مرتبط با موضوع بهره گرفته می‌شود. مفهوم امنیت نخستین دغدغة انسان در طول تاریخ بوده است. دست‌یابی به آن از اهداف اساسی و همیشگی انسان‌ها بوده است. برخی از اندیشمندان ریشة این نا‌امنی را در طبیعت بشری جست‌وجو می‌کنند، ومعتقدند که خوی حیوانی انسان باعث نا‌امنی جوامع می‌شود، و گروهی دیگر منبع این نا‌امنی را رابطة نادرست میان ملت‌ها می‌دانند. از ویژگی‌های مفهوم امنیت سیال بودن آن است همچنین امنیت ملی هر کشوری دارای سه مشخصة نسبی بودن، ذهنی بودن، و تجزیه ناپذیر بودن می‌باشد. نظریة رئالیسم و نئورئالیسم تاکید بسیاری بر قدرت و افزایش قدرت دارند؛ این امر به دلیل فضای آنارشیک نظام بین‌الملل و عواقب بعدی این مسئله می‌باشد. در نظام بین الملل به دلیل نبود قدرت مرکزی‌ای که بتواند خشونت و تهاجمی‌گری را کنترل کند، سو ظن و بی اعتمادی دولت‌ها نسبت به هم وجود دارد؛ هرکشوری برای دفاع از خود اقدام به افزایش تسلیحات می‌کند، که این مسئله باعث ایجاد معمای امنیتی می‌گردد. نظریه‌پرداز نظریة نئورئالیسم والتز می‌باشد.در نئورئالیسم بسیاری از مولفه‌های رئالیسم همچون تاکید بر ساختارآنارشیک نظام بین‌الملل، تاکید بر دولت به عنوان بازیگر اصلی و نه تنها بازیگر، احتساب قدرت و منافع به عنوان متغیرهای کلیدی حفظ شده‌اند. اما والتز رئالیسم را به تقلیل گرایی متهم می‌کند. والتز ضمن تاکید بر دولت‌ها به ساختار نظام بین‌الملل نیز توجه دارد. ساختار‌بین‌الملل بر این اساس شکل گرفته است. الف) اصل سازمان دهندة نظام‌بین‌الملل اقتدار گریزی است؛ ب) قدرت براساس توزیع توانایی‌های میان واحدها تعریف می‌شود. وی ساختار را ترتیب توزیع قدرت میان واحدها تعریف می‌کند. اعتقاد به بازیگری دولت، منافع نسبی به جای منافع مطلق، نقش موسسات و نهادهای سیاسی ـ اقتصادی‌بین‌المللی، عقلانی بودن دولت‌ها، رقابت در شرایط آنارشیک از مفروضات مهم نئورئالیسم می‌باشد. در شرایط آنارشیک دولت‌ها به دو صورت با تهدیدگر مقابله می‌کنند؛ یا توانایی‌های خود را افزایش می‌دهند و یا براساس نظریة هژمون، یک قدرت برتر سایر دولت ها را از طریق ترغیب و یا تهدید مجبور به موازنه می کند. بر این اساس اصل نظم دهنده در نظام بین‌الملل موازنة قوا می‌باشد. بدین ترتیب قدرت‌های مختلف از قوی شدن کشور دیگر جلوگیری می‌کنند. به دلیل این‌که ثبات در نظام بین‌الملل زمانی میسر است که هژمون وجود داشته باشد تا عناصر و بلوک‌های خاطی وسرکش را کنترل نماید. علت ضرورت هژمون وجود دولت‌هایی هستند که مداوم در پی کسب قدرت می‌باشند. ضرورت دیگر برای موجودیت و فعالیت دولت هژمون این است که در پناه چنین ثباتی سازمان‌ها و موسسات بین‌المللی تولد و توسعه می‌یابند. در یک تقسیم بندی نئورئالیسم به دو قسمت تدافعی و تهاجمی تقسیم می‌شود؛ این تقسیم‌بندی ناشی از تمایزی است که آن‌ها راجع به امنیت و آنارشی می‌گذارند. رئالیست‌های تدافعی معتقدند امنیت کمیاب نیست؛ در نتیجه دولت‌هایی که این را درمی‌یابند رفتاری تهاجمی نخواهند داشت، وتنها در شرایطی که احساس کنند تهدیدی علیه آن‌ها وجود دارد نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند و این واکنش اغلب در سطح ایجاد موازنه و بازداشتن تهدیدگر است، وتنها در شرایطی که معظلة امنیت جدی شود، واکنش‌های سخت‌تر به شکل بروز تعارضات رخ خواهد نمود. مجاورت، نیات تهاجمی، قدرت تهاجمی از عواملی هستند که امکان تشدید تهدید را فراهم می‌کند. مهم‌ترین مفروضات نئورئالیسم تدافعی معظلة امنیت، ساختار ظریف قدرت، برداشت‌های ذهنی رهبران، عرصة سیاست داخلی می‌باشد. ما بحث اصلی را بر مدار نئو رئالیسم تدافعی پیگیری می‌کنیم؛ بدین ترتیب که دو دولت به منظور جلوگیری از تهدید ایران و تامین نیازهای اقتصادی و سیاسی خود اقدام به ایجاد موازنه و بازداشتن تهدیدگر( ایران) می‌کنند. به دلیل قرار گرفتن سه کشور مورد مطالعه در منطقة خاورمیانه و علی‌الخصوص آذربایجان و ایران در جوار هم از مجموعة نظریات منطقه‌ای بوزان نیز استفاده می‌شود، مجموعة امنیت منطقه‌ای بدین معناست که مجموعه‌ای از واحدها که در آن‌ها فرآیند‌های عمدة امنیتی کردن و غیر امنیتی کردن یا هردوی آن‌ها آن اندازه در هم تنیده شده‌اند که مشکلات امنیتی آن‌ها نمی‌تواند جدای از یک‌دیگر تحلیل شود. در این متن با تاسی از معیارهای بری بوزان برای سنجش مقیاس امنیت، تاثیر روابط اسراییل و آذربایجان بر امنیت ملی‌ایران در ابعاد نظامی، سیاسی، و اقتصادی بررسی خواهد گردید.( مکتب کپنهاک) وضعیت جغرافیایی آذربایجان از دیر باز آن را به موضوع مناسبات بین دولت‌ها، مرکز مبادلات تجاری و اقتصادی وکشور گذرگاه روابط غرب با شرق و شمال با جنوب تبدیل کرده است. در طول قرن‌‌های متمادی دیپلماسی آذربایجان نقش مهمی در تنظیم وضعیت پیچیدة بین‌المللی در منطقه و ایجاد روابط همه‌جانبه با کشورهای اروپایی برعهده داشته و از نظر تاریخ و تجربه و مناسبات بین‌المللی تجربة گرانبهایی را اندوخته است، که این تجربه به ثروت معنوی ملت تبدیل گردیده است. این ساختار از نظر هویت‌ملی براساس ترک گرایی، از نظر اعتقادات‌دینی براساس اسلام گرایی و از نظر طرز تفکر براساس غرب گرایی بنا نهاده شده بود. جمهوری‌آذربایجان به علت داشتن موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب و دارا بودن ذخایر طبیعی سرشار برای توسعة اقتصادی در زمینه‌های گوناگون دارای امکانات فراوان است. ولی این کشور به علت سیاست‌های استعماری دولت‌های بزرگ، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری روسیه و روی کار آمدن بلشویک‌ها به دو قسمت مجزا تقسیم شد، در نتیجه در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری محدودیتهای بسیار به وجود آمد. جمهوری‌آذربایجان در دوران حکومت شوروی به منطقة تولیدکنندة مواد خام ارزان شوروی تبدیل شده بود؛ نه در تکنولوژی و نه در فعالیت‌های اقتصادی پیشرفت چندانی نداشت. به همین سبب سطح زندگی مردم بسیار پائین بود، تعداد بیکاران بسیار زیاد بود. در دوره‌های بعد در زمان تسلط روسیه هرگونه اقدام یا ارتباطی باید تحت نام روسیه و توسط آن انجام می‌گرفت. اما سال‌های بعد از جنگ ساختار اقتصادی آذربایجان پیشرفت قابل ملاحظه ای داشته است. زمینه‌های صنعتی، پتروشیمی، الکترونیک، ذوب فلزات، .. از این قبیل می‌باشد. به دلیل وجود مشکلات فنی وتوان ضعیف اقتصادی نیاز به نوسازی اقتصادی کشور ودر این راستا کمک کشورهای دیگر ضروری می‌نمود. جمهوری نیازمند یک دورة گذار اقتصادی می‌باشد که در این دوره با مشکلاتی روبه رو می‌باشد. به دلیل وجود این مشکلات دولت آذربایجان از سرمایه گذاری‌های خارجی بسیار استقبال می‌کند. به همین علت میزان سرمایه‌گذاری‌خارجی از 10 میلیون دلار در سال 1993 به 7 میلیارد دلار در سال 2011 رسیده است. بنیان‌گذار کشور اسرائیل تئودور هرتصل می‌باشد. انتشار کتاب دولت یهود و تلاش‌های تئودور هرتصل که سرانجام به برپایی کنفرانس بال منجر شد، راه را برای ایجاد یک دولت یهود در فلسطین هموار کرد. صدور اعلامیة بالفور در سال 1917 باعث تشکیل سرزمین یهود شد. این کشور با وجود اندازه نسبتاً کوچک دارای ویژگیهای جغرافیایی متنوع است. اسرائیل دارای یکی از پیشرفته‌ترین شبکه‌های اقتصادی دنیا است و اقتصاد اسرائیل به تنهائی، بزرگتر از مجموع کل اقتصاد تمامی کشورهای همسایه است و این در حالی است که اسرائیل فاقد نفت و دیگر منابع طبیعی و معادن فلزات است و حتی از نظر آب نیز بسیار در مضیقه قرار دارد. نیروهای هوایی مجهز با قابلیت تهاجمی، توان نظامی برتر خاورمیانه، توان تولید وساخت تجهیزات نظامی، ششمین قدرت هسته‌ای جهان، شاخص بالای امید به زندگی به دلیل درآمد بالای سرانه از امتیازات اسرائیل می‌باشد. به طورکلی سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپولیتیک نامطلوب و جمعیت اندک تضعیف کنندة امنیت ملی رژیم صهیونیستی به شمار می‌‌‌روند که این رژیم سعی می‌کند با تمهیدات ویژه با این ضعف‌ها مقابله کند. این کشور با نزدیکی به کشورهای غیر عربی و تقویت هم‌پیمانان منطقه‌ای مانند ترکیه، آذربایجان، هند سعی در جبران این ضعف دارد. هم چنین فقدان عمق استراتژیک باعث آسیب پذیری استراتژیک می‌گردد. کوچکی اسراییل و نیز جمعیت کم از دیگر مسائل اسراییل است. علل گرایش اسرائیل به آذربایجان به‌صورت خلاصه به این شرح می باشد. عامل اقتصادی بهانه‌ای برای توسعة روابط سیاسی و دیپلماتیک می‌باشد، حمایت از یهودیان این منطقه، استفاده از منابع غنی انرژی آذربایجان و امکان دستیابی به بازار رو به رشد و پرمصرف این کشور جهت صادرات کالا، حمایت آمریکا از اهداف اسرائیل در جمهوری آذربایجان، تامین بخشی از نیازهای استراتژیک یعنی نفتی مورد نیاز خود از طریق خط لولة باکو- تفلیس- جیهان از دلایل اصلی این گرایش می‌باشد. به صورت متقابل علل گرایش اذربایجان به اسرائیل به قرار زیر است: وعدة اسرائیل مبنی بر فراهم کردن زمینة حضور آذربایجان در بازارهای جهانی، کشاورزی پیشرفتة اسرائیل، صنعت و تولید پیشرفتة اسرائیل، صدور تکنولوژی، کمک‌های نظامی و اقتصادی اسرائیل در جریان جنگ ناگورنو قاراباغ به جمهوری آذربایجان، جنگ با ارمنستان بر سر مسائل ارضی، نیازهای اقتصادی و تکنولوژیکی این کشور، مشکلات موجود با ایران بر سر مسائل هویتی، حمایت ایران و روسیه از ارمنستان از جمله دلایل این گرایش می‌باشد. از بعد سیاسی اسرائیل به دنبال تعقیب منافع زیر است. ترویج تفکرات صهیونیستی، تحکیم بیش‌تر روابط با امریکا، لابی‌سازی، جلوگیری از گسترش دولت‌های عربی-ایرانی در منطقه می‌باشد. آذربایجان نیز از نظر سیاسی به دنبال کسب حمایت اسرائیل در بحران قره‌باغ می‌باشد، ، مسئلة رژیم حقوقی دریای خزر از دیگر موارد اختلافی است. واقدامات جمهوری آذربایجان در اکتشاف دریای خزر حتی با واکنش نظامی ایران مواجه شده‌است، ایجاد ارتباط با آمریکا و کشورهای اروپائی از طریق اسرائیل؛ استفاده از کمک‌ها و مساعدت‌های اسرائیل برای سرمایه‌گذاری در آذربایجان و بازسازی ویرانه‌های جنگ و مبارزه با بیکاری؛ استفاده از لابی یهود در مقابل لابی ارامنه در کنگرة آمریکا در جهت متوقف کردن مصوبه 1907 کنگرة آمریکا که در اوایل 1992 به بهانة نقض حقوق بشر در جنگ با ارمنستان تحت فشار لابی ارامنه علیه جمهوری‌آذربایجان تصویب شده بود، که بر طبق این مصوبه کاخ سفید باکو را از کمک‌های به اصطلاح انسان‌دوستانه محروم ساخت؛ مبارزه با اسلام‌گرایی و تروریسم که امکان تسری از ایران به آذربایجان وجود دارد، جذب تکنولوژی جدید بازسازی صنایع و آموزش کادر فنی و پزشکی، دولت آذربایجان با اعزام تکنسین‌ها و کادر پزشکی خود به اسرائیل جهت طی دوره‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت می‌کوشد تا در این خصوص طبق قرارداد منعقده میان وزرای بهداری آذربایجان و وزارت بهداشت اسرائیل، کادر پزشکی و پرستاری آذربایجان را جهت گذارندن دوره‌های تخصصی به مدت سه ماه تا یک سال در قالب گروه‌های مختلف به اسرائیل اعزام کند. بنابراین مبالادلات اقتصادی زمینه ای برای افزایش همکاری‌ها در زمینة نظامی و سیاسی به شمار می رود. در عرصه سیاست بین الملل در برقراری روابط با کشورهای دیگر، عوامل مختلفی تاثیر گذار است؛ مبانی سیاست خارجی هر کشور و منافع ملی از عوامل اصلی تاثیر گذاری می باشد. ایجاد زمینة مهاجرت یهودیان به اسرائیل و تاسیس فضای امنیتی مطلوب از اولویت‌های سیاست خارجی اسرائیل می‌باشد که البته در این اولویت‌ها در طول زمان‌های مختلف امکان جابجایی وجود دارد. تثبیت موجودیت دولت صهیونیستی و گسترش مشروعیت آن در سطح منطقه، تلاش برای ایجاد اسرائیل بزرگ در بعد سیاسی، اقتصادی به جای پافشاری بر سر ایجادیک اسرائیل بزرگ در چارچوب مرزهای دینی و توراتی، جدا کردن بحران منطقه و موضوع کشمکش اعراب و اسرائیل و نیز مسئلة فلسطین از موضوع روابط خارجی با کشورهای جهان، ارائه بیش‌ترین دستاورد ممکن در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی و راهبردی در منطقه، تقویت روابط استراتژیک با ایالات متحده آمریکا از اولویت‌های سیاست خارجی اسرائیل می‌باشد. اسرائیل فاقد عمق استراتژیک می‌باشد، همین مسئله بر معضلات امنیتی این کشور می‌افزاید. براساس طرح آئین پیرامونی بن‌گوریون این کشور برای حل مسئلة امنیت باید روابط خود با کشورهای پیرامون مثل ترکیه، ایران، آذربایجان را گسترش دهد. در دایرة درونی یا مرکز کشورهای اطراف اسرائیل کشورهای عرب که دشمن اسرائیل محسوب می شوند وجود دارد، همین مسئله می‌توانست باعث انزوای اسرائیل گردد. هم‌چنین جمعیت اسرائیل کم می‌باشد، به همین علت در ابتدا مسئلة یهودیان ساکن در سرزمین‌های دیگر و مهاجرت آن‌‌ها در اولویت قرار داشت، اما بعدها از سیاست دیاسپورا علی‌‌الخصوص در کشور آذربایجان بهره گرفته شد. بر طبق این سیاست یهودیان در قسمت‌های مختلف صنعت، اقتصاد، سیاست، ارتش، تعلیمات نظامی به کار گرفته شدند. دکترین نظامی ‌جمهوری آذربایجان، که از سوی حیدر علی‌یف پیشوای ملّی مردم آذربایجان بنیان‌گذاری شده، سندی است که به عنوان بخشی از استراتژی تضمین‌کننده امنیت ملی جمهوری آذربایجان با هدف حراست از حقوق و مصالح ملی، وظایف حکومت جمهوری آذربایجان را در قبال تهدیدات داخلی و خارجی به عنوان پایه و مبنای نظری سیستم امنیت نظامی‌ کشور تدوین شده است. در فصل سوم این دکترین، ادامة اشغال بخشی از سرزمین‌های جمهوری‌آذربایجان توسط نیروهای مسلح ارمنستان غاصب، امکان هر گونه تجاوز نظامی‌ خارجی برای دخالت در امور داخلی آذربایجان؛ وابستگی نظامی ‌جمهوری آذربایجان به کشورهای خارجی؛ طرح ادعای ارضی از سوی کشورهای هم مرز (همسایه) جمهوری آذربایجان؛ انواع فعالیت‌ها با هدف بحرانی کردن اوضاع سیاسی، اجتماعی، اقتصادی در داخل کشور از جمله حمایت (بیگانگان) از روند تحرکات تجزیه‌طلبانه و دینی افراطی، تدارک و آموزش گروه‌های مسلح غیرقانونی از سوی دیگر کشورها جهت اعزام به جمهوری آذربایجان، بروز اختلال در توازن نظامی‌ منطقه و عدم کفایت توان دفاعی از جمله استقرار مستقیم پایگاه‌های نظامی‌ (در مجاورت سرحدات خاکی و آبی جمهوری آذربایجان)؛ تجمع دستجات نظامی ‌و افزایش میزان تسلیحات و دیگر اشکال حضور نظامی‌در مجاورت مرزهای دولتی جمهوری آذربایجان؛ تجاوز یگان‌های نظامی ‌و مسلح به حریم مرزی جمهوری آذربایجان، بروز مناقشات مرزی و یا تشدید آن؛ اشاعه انواع سلاح‌های هسته‌ای و دیگر سلاح‌ها و گسترش فناوری تهیه و تولید مدرن‌ترین تسلیحات نظامی ‌به تبع دعاوی نظامی‌- سیاسی دولت‌های مختلف و گروه‌های تروریستی؛ به صورت علنی اشاره گردیده شده است. به همین منظور گسترش صنایع دفاعی برای تضمین امنیت کشور که در در دو مسیر انجام‌ می‌پذیرد. یکی از طریق تامین نیازهای ارتش و واحدهای نظامی ودیگری خرید و فروش تکنولوژی‌های مدرن. شروع روابط دو کشور اسرائیل و آذربایجان در سال 1992 با سفر معاون نخست‌وزیر اسرائیل به باکو می‌باشد؛ دستاورد این سفر افتتاح سفارت اسرائیل در باکو‌ بود. در زمان ائلچی بیگ اسرائیل سفارت خودرا به سطح سفیر ارتقا داد. عزیمت بیست‌وپنج دیپلمات از باکو به اسرائیل برای گذراندن دوره‌های روابط‌ بین‌المللی، سفر شیمون پرز در سال 2009 به باکو و امضای توافق نامه‌هایی در زمینه‌های آموزش، اقتصاد، فرهنگ، اطلاعات، تکنولوژی‌های ارتباطی، کمک اسرائیل به آذربایجان برای بازسازی نیروهای نظامی خود، پذیرفتن آذربایجان به عنوان عضو ناظر مانور عقاب آناتولی، انعقاد پیمان ترابوزان در سال 2002، قرارداد ساخت کارخانة تسلیحات در آذربایجان در سال 2009، همکاری اطلاعاتی دو کشور و قرار دادن دستگاه‌های شنود در آذربایجان توسط اسرائیل در سال 2002 از جمله همکاری‌های دو کشور می‌باشد، قرارداد 900 میلیون دلاری خرید وفروش تسلیحات دو کشور باهم، خریدو فروش شرکت سولتام و تیدیران با جمهوری آذربایجان از دیگر موارد این همکاری‌ها می‌باشد. تأمین امنيت و راه‌های دست‌يابی به آن از جمله سنگ‌ بناهای شکل‌گيری واحدهاي سياسي از نگاه تاريخی بوده تا ازاين طريق اعضای جوامع مذکور  بتوانند به کمک هم‌ديگر به مهم‌ترين نيازها‌ی خود دست پیدا کنند. مفهوم امنیت در سیر تاریخ دچار تحول مفهومی شده است؛ تا دهة 1980 دیدگاه محدود نظامی مطرح بوده ولی امروزه این مفهوم دچار تحول شده و سایر سطوح زندگی بشر را در برمی‌گیرد. واژة امنیت دارای ویژگی‌هایی مانند نسبی بودن، ذهنی بودن، تجزیه ناپذیر بودن است. ابعاد امنیت ملی از نظر رابرت ماندل به شرح زیر می‌باشد. امنیت نظامی، سیاسی، اجتماعی، زیست محیطی و اقتصادی. بری بوزان نیز به پنج فاکتور اقتصادی، زیست‌محیطی، سیاسی، امنیتی و نظامی برای تحلیل امنیت مناطق مختلف اشاره دارد. با تاسی از نظریة نئورئالیسم و نیز تقسیم بندی بوزان به بررسی ابعاد امنیت ملی ایران و خطرات روابط دو کشور اسرائیل و آذربایجان بر امنیت سیاسی، اقتصادی، نظامی پرداخته شد. امنیت سیاسی به معنای این است که حاکمیت یک کشور بتواند بدون وجود دغدغه‌های خاص در زمینة اصل بقا و خودیاری کارکردهای سیاسی و امنیتی خودرا محقق سازد. میزان ثبات نظام، چگونگی تعامل با مخالفان داخلی و خارجی همه نشأت گرفته از میزان امنیت سیاسی یک کشور است. امنیت اقتصادی به معنای میزان حفظ رفاه و ارتقای شیوة زندگی مردم یک جامعه از طریق کالا و خدمات، هم از مجرای عملکرد داخلی و هم حضور در بازارهای بین‌المللی گفته می‌شود. از ابعاد دیگر امنیت، امنیت نظامی می‌باشد؛ ضرورت امنیت نظامی ازآن‌جا ناشی می‌شود که براساس تحلیل‌‌های رئالیستی نظام‌بین‌الملل آنارشیک می‌باشد. تهدید نظامی می‌تواند همة اجزاء نظام را تحت‌تاثیر قراردهد، همچنین ممکن است منجر به ایجاد اختلال و یا نابودی نهادها شده و تفکرات ایجاد این نهادها را سرکوب، تخریب و یا محو نماید. از دهة هفتاد به بعد توانمندی‌های اقتصادی اسرائیل در زمینة تکنولوژی‌های مدرن کشاورزی، صنعت، ساختمان، توریسم، باعث افزایش صادرات این کشور به جمهوری‌آذربایجان گردیده است. در بخش‌های صنایع، ساخت‌‌وساز که اسرائیل در آن دارای مزیت نسبی است، سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام داده‌ است. قرارداد دومین اپراتور تلفن همراه اسرائیل با آذربایجان به دلیل توانمندی‌های مخابراتی این کشور، انعقاد قراردادهای نفتی دوکشور با هم از جمله قرارداد آذربایجان با شرکت سونول از دیگر موارد مهم در ارتباط اقتصادی دو کشور است. با این سطح روابط، اسرائیل به عنوان دشمن استراتژیک ایران دارای حرکت خزنده در آذربایجان می‌باشد. برهمین اساس هرگونه اقدام اقتصادی اسرائیل در آذربایجان به معنی بستن منفذ حضور ایران در این کشور می‌باشد. چراکه ایران در زمینة صنعت نفت ( به علت تک محصولی بودن) یا امور کشاورزی در موقعیت برتری نسبت به آذربایجان قرار دارد، هم‌چنین قراراداد اپراتور تلفن همراه که از این طریق امکان شنود مکالمات امنیتی مناطق شمالی وجود دارد، باعث تضعیف امنیت ملی ایرن می‌شود. از بعد سیاسی می‌توان اشاره کرد که روابط دو کشور باعث تحدید نفوذ ایران در جمهوری‌آذربایجان از طریق واگرا نشان دادن هنجارهای دو کشور باهم شده است؛ سیاست دست‌های کوتاه آمریکا در همین راستا می‌باشد، تقویت عوامل واگرا در روابط ایران و آذربایجان از طریق تقویت روابط کشورهای مخالف ایران با آذربایجان، ارتقای همکاری‌های سیاسی دو کشور در زمینة حرکت‌های تروریستی و بنیادگرایی اسلامی، از دیگر تهدیدات این رابطه می‌باشد. نکته‌ای که باید اشاره کرد اسرائیل ایران را به عنوان کشوری بنیاد‌گرا و تروریسم‌پرور می‌داند. با کمک‌‌های اسرائیل خط لولة انرژی باکو- جیهان- تفلیس تقویت شد که این به مقولة گرفتن فرصتی از ایران می‌باشد. از بعد نظامی تأثیر این همکاری‌ها به تقویت حضور نیروهای ناتو در منطقة قفقاز و ائتلاف و اتحاد کشورهای غربی و اسرائیل با آذربایجان و کاهش نفوذ ایران در این کشور شده است، اسرائیل با با ایجاد پایگاه‌های شنود در آذربایجان به تقویت توان اطلاعاتی و امنیتی خود در زمینة ایران و تضعیف توان اطلاعاتی ایران اقدام نمود است. افزایش حضور کارشناسان نظامی اسرائیل در منطقة قفقاز از دیگر تهدیدات می‌باشد، چراکه با توجه به دشمنی استراتژیک با ایران و وجود مشکلات بسیار میان ایران و جمهوری آذربایجان هرگونه تقویت نظامی در صورت وقوع درگیری مایبن طرفین به زیان امنیت نظامی و سیاسی ایران است، خرید زمین‌هایی در نزدیکی مرزهای ایران، ایجاد پایگاه‌های نظامی توسط این کشور در آذربایجان، احداث کارخانه‌های تسلیحاتی از دیگر اقداماتی است که باعث تضعیف چهرة هژمونیک ایران در منطقة قفقاز می‌گردد. منابع کتاب‌ها: اسدی‌کیا، شهباز(۱374). جمهوری آذربایجان، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه. اسمیت، استیو. جان بیلیس،(۱383). جهانی شدن سیاست ؛ روابط بین الملل در عصر نوین، تهران: ابرار معاصر. افشردی، محمد حسین(۱38). ژئوپولیتیک قفقاز و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات فرماندهی ستاد سپاه پاسداران. انصاری، سعید(۱377). راهنمای صادرات به کشور ارمنستان، تهران: موسسة فرهنگی مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی. بوزان، باری(۱387). مردم و دولت‌ها وهراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، 6. تهران: انتشارات پژوهشکدة مطالعات راهبردی. باری بوزان/ الی ویور(۱388). مناطق و قدرت‌ها : ساختار امنیت بین‌الملل، ترجمه رحمان قهرمان پور، تهران: پژوهشکدة مطالعات راهبردی. تاجیک، محمد رضا(۱38۱). مقدمه‌ای بر استراتژی امنیت ملی ج.ا.ایران؛ جلد اول رهیافت ها و راهبردها، تهران: مرکز بررسی استراتِژیک ریاست جمهوری. جلیل، روشندل(۱374). امنیت ملی و نظام بین الملل، تهران: انتشارات سمت. جمشیدی راد، جعفر(۱379). تاریخ سیاسی نخجوان، تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه. جعفری ولدانی، اصغر(۱382). روابط خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی، تهران: آوای نور. حاجی یوسفی، امیر محمد(۱382). ایران واسرائیل از منازعه تا همکاری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق. حسنلی، جمیل(۱390). سیاست خارجی جمهوری آذربایجان 1920-1918، تهران: حریم علم. دستنائی، افشین، متقی(۱386). حضور اسرائیل در قفقاز و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران(1369-1387، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. دانکرس، کارر(۱385). فخر ملت‌ها یا پایان امپراطوری شوروی، ترجمه عباس اگاهی، تهران: انتشارات فرهنگ سازی. رستمی، میثم(۱390). بررسی موانع و راهکارهای گسترش روابط ایران و جمهوری‌اذربایجان ، پایان نامه جهت اخذ کارشناسی ارشد دانشکدة حقوق دانشگاه تهران. روحانی، حسن(۱389). امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک. سیف زاده، حسن(۱383). اصول روابط بین الملل، تهران: نشر حریم علم. صفا تاج، حمید(۱38۱). دانشنامة فلسطین، تهران: مرکز مطالعات فلسطین. فالتزگراف، رابرت، جیمز دوئرتی(۱388). نظریه های متعارض در روابط بین‌الملل، ترجمه وحید بزرگی و علیرضا طیب نیا. تهران: نشر قومس. قوام، عبدالعلی(۱383). اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران: نشر سمت. کولایی، الهه(۱376). سیاست و حکومت در آسیای مرکزی، تهران: انتشارات سمت. کولیار، دانیل(۱980). العلقلات الدوولیة، ترجمة خضر خضر. بیروت: دارالطلیعه. لیتل، ریچارد(۱389). تحول در نظریه های موازنه قوا، ترجمه و بررسی : دکتر غلامعلی چگینی زاده. تهران: نظارت و اجرا موسسة فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر. ماندل، رابرت(۱377). چهرة متغیر امنیت ملی، ترجمه پژوهشکدة مطالعات راهبردی تهران: پژوهشکدة مطالعات راهبردی. مشیر زاده، حمیرا(۱384). تحول در نظریه های روابط بین‌الملل، تهران: سمت. مورگنتا، هانس.جی(۱370). سیاست میان ملت‌ها، ترجمة حمیرا مشیر زاده. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. واحدی، الیاس(۱3829). برآورد استراتژیک آذربایجان: سرزمینی، سیاسی، فرهنگی_اجتماعی، تهران: انتشارات موسسۀ فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر. هاشمی، غلامرضا(۱384). امنیت در قفقاز جنوبی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه. مقالات: امیری، مهدی(۱382). "ارزیابی روابط ایران و جمهوری آذربایجان در قرن بیستم"، فصلنامة مرکز پژوهش‌های مجلس، سال 13 شمارة 53، صص ۱0-33. آهویی، مهدی، متین جاوید(۱39۱). " اهداف و اولویت‌ها و مخاطبان دیپلماسی"، فصلنامة مطالعات راهبردی، شماره 59، صص ۱-26. اوژیگانف، ادوارد(۱372). “مثلث شمال قفقاز.” فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال دوم، شماره 3، صص ۱9-30. آلیسون، روی، جانسون لنا(۱382). “امنیت آسیای مرکزی: پویایی بازار داخلی و خارجی” ترجمه محمد رضا دبیری. فصلنامه آسیای مرکزی، شماره 48، صص 25-40. برزگر، کیهان(۱388). “سیاست خارجی ایران از منظر رئالیسم تدافعی و تهاجمی.” فصلنامة بین الملل روابط خارجی، سال اول، شمارة اول، صص ۱۱5- ۱30. بصیری، محمد علی(۱379). “تحولات مفهوم امیت ملی.” فصلنامة مطالعات خاورمیانه، صص73-90. بولتن اسرائیل شناسی(۱383). “اسرائیل و آسیای مرکزی:سیاست‌ها و عملکردها.” مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، ص 97. پاکدامن، رضا(۱373). “نقش روسیه در اقتصاد جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز.” فصلنامة مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 8، صص ۱67-۱68. جعفری، علی اکبر(۱39۱). "تبیین عوامل و اهداف استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل در منطقة خاورمیانه"، فصلنامة ژئوپولیتیک ، سال هشتم، شمارة دوم صص 66-80. خضری، رویا(۱389). "همکاری و تعارض در روابط بین‌الملل از منظر نئو نئوها (نئورئالیسم- نئولیبرالیسم)"، پژوهشنامة رهیافت‌های سیاسی و بین المللی، صص 20-40. دانکوس، هلن کارر(۱376). “استراتژی اتحادیه اروپا در قفقاز.” فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 39، صص 70-87. ربیعی، علی(۱382). “امنیت ملی مفهومی در حال تکوین.” اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 198-197، ص ۱24. رضایی، علی اکبر(۱377). “اسرائیل در آسیای مرکزی.” فصلنامة مطالعات اسیای مرکزی و قفقاز؛ شماره 23، صص 66-67 سایق، یزید(۱382). “امنیت در کشورهای در حال توسعه، ترجمه مصطفی ایمانی.” مجله راهبرد دفاعی، شماره 2 صص 26-43. سلیمی، حسین(۱374). “دولت مجازی یا واقع گرایی تهاجمی؛ بررسی مقایسه ای نظریه ریچارد روز کرانس و جان میرشایمر.” فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، شماره 17-14، صص ۱9-42. فضلی، محمد رضا(۱377). “ترفندهای اسرائیل برای نفوذ در آسیای مرکزی”. مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال یکم شماره 64، صص 36-5۱. قربانی شیخ نشین، ارسلان(۱390). “زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل”. فصلنامة مطالعات راهبردی، سال سوم، شمارة 5، صص 22-34. کولایی، الهه، حبیب رضازاده(۱392). "نقش ایران در گسترش روابط جمهوری‌آذربایجان و اسرائیل" فصلنامة پژوهش‌های روابط بین‌الملل، دورة نخست شمارة دهم، صص ۱2-30. کولایی، الهه، قاسم اصولی(۱39۱). " چگونگی تغییر روابط امنیتی شدة ایران و جمهوری آذربایجان". فصلنامة مطالعات اورآسیای مرکزی، سال پنجم، شمارة 10، صص ۱8- 33. مومنی، امیر قاسم(۱384). “جامعة یهودیان آذربایجان و روابط دو جانبة آدربایجان و اسرائیل”. فصلنامة آران، سال سوم، شمارة 7، 28-40. نصیری، قدیر(۱386). “روش شناخت در مکتب نئورئالیسم”. فصلنامة مطالعات راهبردی شماره 36، تابستان، صص 2۱5-238. نصیرزاده، مهران(۱39۱). "میر عبدالله حسینی. ارزیابی و برآورد ظرفیت های تجاری دو جانبة ایران با جمهوری آذربایجان"، فصلنامة مطالعات اورآسیای مرکزی، سال پنجم، شماره 11، صص 23-4۱. -------- . "نفوذ اقتصادی اسرائیل در منطقه(۱388)"، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ص 3. هافندرون، هلگا(۱37۱). "معمای امنیت:نظریه پردازی و ایجاد قواعد در زمینۀ امنیت بین المللی”، ترجمه علیرضا طیب، مجلۀ سیاست خارجی شماره 4، صص 3-27. هندرسون، سیمون(۱392). "دشواری‌های اسرائیل در زمینة تامین گاز طبیعی"، مترجم سمانه قربان‌پور، فصلنامة مطالعات منطقه ای آمریکاشناسی- اسرائیل شناسی، سال چهاردهم، شماره دوم، صص ۱20-۱42. ---------(۱39۱). " آذربایجان"، فصلنامة مطالعات سیاسی جهان‌اسلام، سال اول شماره 3، ص 43. ---------(۱39۱)."آذربایجان از سال 1991 تا 2010 میلادی با رویکرد جغرافیای برساخت‌گرایی"، فصلنامة پژوهش‌های جغرافیای انسانی، شماره 80، صص 23-25. --------(۱390). "روابط جمهوری‌اسلامی ایران: چالش‌ها و فرصت‌ها"، دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌‌های مجلس شورای اسلامی، صص 45-48. منابع لاتین Abasov, shahin(2009).”azerbican pres baku visit highlights possibilities of israeal&azerbican cooperation”, http//www.Eurasianet.org. jun 28,p23. Abilov, shamkhal(2008). “why azerbican has no full diplomatic realation with israeel” www.usak.org. december 13, p 13. Abilov، shamkhal(2012). “the azarbaijan anad Israel relation: a non diplomatic but strategic partnership” oak، cilt، 4، sayi 8. Bourtma, Ily(2006). “Israeal and azerbicanfurtive embrace middle east quarterly”, http//www.aei.org, 01 july, p 23-34. buris، gregory(2003). “turkey israel:speed bumps”, the middle est quarterly, p 40- 56 . Deniz, esme(2009). “israeil ülke raporu”, avrupa işletmeler ağı- kara deniz, sayı- f- 3 -60. ----------(2012). “The Republic of Azerbaijan: Country Report”, center، the eurasi, p 22-34 - harison wagner, robert. (2007). “war and the state:the theory of international politic”, michigan: the university of michigan, pp 102-139. -------(2010). “ESRAEL emerges ad player in central asia” , Eurasianet.org, 21 jun 2010. j.mearsheimer, john(2006). conversation in international relation: interview with john j.mearsheimer. part II. Khalifa zade، mahir(2013). “israeeli- Azerbaijan alliance and iran”, middle east review of international affairs, vol 17, no 1. mr.breacher(2010) “the foreign policy system of israeal particulary”, middle east review of international affairs,vol 17,no 3, pp 23-40. Murinson, lieexnder(2005). “reltion betwen azerbaican and israeal froother muslim states in Eurasia” http/www.cagaptay.com, march/30. Salivan, elizabeth(2009). “ iran angreed by ties betwen israeel and azerbican” . www.cagaptay.com, july/ 26. Ulutaş ,ufuk, selin.m, bölme. “israil siyasetin anlama kılavzu’ seta foundation for political economik and social reserch, aralık/26. ----------“ww.iras.ir”, 1387/0/27. Zamejc, anna(2010). “the blooming friendship between azerbican and israeel”, htpp/www.rferl.org. jun/ 08. Öztürk, harun(2011).”israil Economisinin genel özellikleri”, ortadoğu analiz, cilt 3, sayi 36.

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود انواع فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید