صفحه محصول - مناسبات سیاسی و اقتصادی اسرائیل و آذربایجان

مناسبات سیاسی و اقتصادی اسرائیل و آذربایجان (docx) 1 صفحه


دسته بندی : تحقیق

نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحات: 1 صفحه

قسمتی از متن Word (.docx) :

بسم الله الرحمن الرحیم دانشگاه علامه طباطبایی دانشکده حقوق وعلوم سیاسی رشته علوم سیاسی گرایش روابط بین الملل نگارش صنم عزیزی تقدیم به تمام آزادی خواهان جهان و انسان های دربند نژاد پرستی.... مناسبات سیاسی و اقتصادی اسرائیل و آذربایجان 1-3. مقدمه در صحنة روابط بین الملل تمامی کشورها با توجه به تعریف خود از منافع ملی اقدام به ایجاد روابط با سایر کشورها می‌کنند. در بحث از منافع ملی عوامل بسیاری در تعربف آن دخیل می‌باشد. اما براساس نظریات نئو‌رئالیستی‌عامل بقا وحیات مهم‌ترین خواسته و نیاز کشور‌ها می‌باشد؛ زیرا در محیط بین‌الملل که خودیاری بر آن حاکم است، همة کشورها موظفند توانایی‌های خودرا در سطحی بالا نگه دارند تا اگر از جانب سایر کشورها تهدیدی متوجه آن‌ها شد، بتوانند پاسخگوی آن تهدید باشند. نئورئالیست‌ها در بحث از همکاری معتقدند همکاری در صحنة بین‌الملل امکان‌پذیر است، اما ادامة آن مشکل می‌باشد؛ در دو وضعیت امکان همکاری وجود دارد؛ یکی وضعیت ثبات هژمونیک که هژمون با تهدید یا ترغیب کشورها را محبور به همکاری می‌کند؛ دیگری در صورت وجود تهدید خارجی، در ئالیسم و نئورئالیسم موازنة قوا صرفا واکنشی به قدرت برتر نیست بلکه آن باید تهدیدگر باشد؛ کشورها در مقابل قدرت تهدیدگر به دو طریق موازنه برقرار می‌کنند؛ یکی از طریق تقویت توانایی‌های خود و دیگری از طریق اتحادها و پیمان‌های نظامی. بر این اساس دو کشور جمهوری آذربایجان و اسرائیل (خصوصاً جمهوری آذربایجان) برای تأمین کمبودهای اقتصادی و سیاسی خود به همکاری با یک‌دیگر اقدام نموده‌اند؛ در این راستا تهدید ایران به عنوان کشوری که از لحاظ ژئوپولیتیک در هم‌جواری آذربایجان قرار دارد و دارای مشکلات تاریخی و سیاسی با این کشور می‌باشد؛ و از سوی دیگر ایران دشمن استراتژیک اسرائیل می‌باشد و ازلحاظ ایدئولوژیک با آن کشور متفاوت می‌باشد؛ دو کشور برای دفع این تهدید مشترک و برای رفع نیازهای داخلی اقدام به همکاری در زمینه های سیاسی و اقتصادی و نظامی می‌کنند که در این تحقیق به همکاری های سیاسی و اقتصادی اشاره می‌گردد. 2-3. موقعیت ژئوپولیتیک جمهوری آذربایجان این جمهوری با وسعت 87 هزار کیلومتر مربع، جمعیت حدود 5/7 میلیون نفر متشکل از 87% آذربایجانی، 25% لزگی، کمتر از 1٪ طالش وکرد، 7٪ روس، 2٪ ارمنی وبقیه از سایر اقوام، سراسر مرز شمال غربی ایران به طول بیش از هفتصد کیلومتر را پوشانده است. این جمهوری از جنوب به بخش هایی از کشور ایران شامل رود ارس و استان‌های آذربایجان شرقی و غربی و گیلان و هم‌چنین از طریق نخجوان با مرزی به طول دوازده کیلومتر به ترکیه، و از غرب به ارمنستان و گرجستان و از شمال به جمهوری داغستان روسیه، از شرق به دریای خزر محدود است. مساحت 234 مایل آذربایجان معادل 46 درصد از مساحت قفقاز جنوبی می‌باشد، که این بزرگ‌ترین کشور این منطقه است. از طرفی جمهوری خود مختار نخجوان با مساحت 5500 کیلومتر مربع که توسط کشور ارمنستان از سایر نقاط آن کشور جدا شده و منطقة خودمختار قره باغ با 4400 کیلومتر مربع مساحت، در ترکیب جمهوری آذربایجان قرار دارد. پایتخت جمهوری آذربایجان شهر باکو است که در ساحل دریای خزر و در شبه جزیرة آبشرون قرار دارد، این شهر یکی از مهم‌ترین بنادر بین‌المللی واقع در دریای خزر است که این بندر از طریق کانال ولگا-دن امکان حمل ونقل آبی به آب‌های آزاد و بین‌المللی وجود دارد. از شهرهای مهم این کشور می‌توان به گنجه و سومقایت اشاره کرد.( متقی دستنائی، 1386: 58) جمهوری آذربایجان با پنج کشور هم مرز است و طول مرزهای خشکی و آبی آن به تفکیک به شرح زیر است. 1) ارمنستان با آذربایجان 566 کیلومتر؛2) ارمنستان با آذربایجان-نخجوان 21 کیلومتر؛ 3)ایران و آذربایجان 431 کیلومتر؛ 4) ایران با آذربایجان-نخجوان 179 کیلومتر؛5) ترکیه با آذربایجان-نخجوان 12 کیلومتر؛6) روسیه با آذربایجان 284 کیلومتر؛7) گرجستان با آذربایجان 322 کیلومتر؛8) دریای خزر 825 کیلومتر. حدود 60 درصد از کل مساحت جمهوری آذربایجان را اراضی کوهستانی تشکیل می‌دهد که ارتفاع کوه‌ها از شمال غرب به سوی جنوب شرقی کاسته می‌شود. از نظر اقلیمی نیز این کشور دارای وضعیت متنوعی است. حدود 5 درصد قلمرو آن دارای آب‌و‌هوای بیایانی و بیایانی خشک، (مناطق پست) حدود 30 درصد آن دارای اقلیم معتدل و گرم (مناطق نیمه کوهستانی) و 20 درصد آن دارای اقلیم سرد (مناطق کوهستانی) است. (اسدی کیا، 1374: 36) از ویژگی‌های مهم این جمهوری موقعیت آن نسبت به ایران و ارمنستان می‌باشد.. از دیگر ویژگی‌های این کشور هم مرزی با ایران است. در واقع اصلی‌ترین مسیر دست‌یابی به کشورهای خارج از جماهیر تجزیه شده از شوروی از سمت ایران است. دریاچة خزر به عنوان بزرگ‌ترین دریاچة جهان در غرب این جمهوری نه تنها امکان ارتباطی خوب دریایی و کشتیرانی بین آذربایجان با ایران و ترکمنستان و قزاقستان و روسیه را فراهم می‌سازد، بلکه وجود چاه‌های نفت با استخراج روزانة 5 هزار بشکه ومنابع استخراج نشدة پر ذخیره در محدودة این جمهوری موجب اهمیت حیاتی این دریاچه برای آذربایجان می‌باشد. از طرفی بندر باکو فعال‌ترین بندر این دریاچه محسوب می‌شود. باید اشاره کرد که وضعیت جغرافیایی آذربایجان از دیر باز آن را به موضوع مناسبات بین دولت‌ها، مرکز مبادلات تجاری و اقتصادی و محل گذرگاه روابط غرب با شرق و شمال با جنوب تبدیل کرده بود. در طول قرن‌‌های متمادی دیپلماسی آذربایجان نقش مهمی در تنظیم وضعیت پیچیدة بین‌المللی در منطقه وایجاد روابط همه جانبه با کشورهای اروپایی برعهده داشته و از نظر تاریخ و تجربه و مناسبات بین‌المللی تجربة گران‌بهایی را اندوخته است، که این تجربه به ثروت معنوی ملت تبدیل گردیده است. آذربایجان که در اوایل قرن 20 همواره در روند بیداری خاور نزدیک و خاورمیانه پیشگام بوده و با موفقیت از دورة گذر تاریخی از امت‌گرایی‌اسلامی به ملی‌گرایی‌ترکی عبور کرده بود، توانست سه رکن اساسی همگام شدن با سیاست جهان‌بزرگ را به ساختار خود بدل نماید. این ساختار از نظر هویت‌ملی براساس ترک گرایی، از نظر اعتقادات‌دینی براساس اسلام گرایی و از نظر طرز تفکر براساس غرب گرایی بنا نهاده شده بود. جمهوری آذربایجان سیاست‌خارجی خویش را برپایة وحدت این اصول سه گانه استوار نموده. برقراری صلح، امنیت و آرامش ومحیط همکاری مثمرتر و متقابل بین دولت‌ها براساس برابری ملت‌ها تشکیل دهندة موضع دیپلماسی آذربایجان بود. (حسنلی، 1390: 50) 3-3. موقعیت اقتصادی جمهوری‌آذربایجان جمهوری‌آذربایجان به علت داشتن موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب و دارا بودن ذخایر طبیعی سرشار، برای توسعة اقتصادی در زمینه‌های گوناگون دارای امکانات فراوان است. ولی جمهوری‌آذربایجان به علت سیاست‌های استعماری دول بزرگ، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری روسیه و روی کار آمدن بلشویک‌ها، به دو قسمت مجزا تقسیم شد، در نتیجه در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری محدودیت‌های بسیار به وجود آمد. در داخل اتحاد شوروی سابق، اقتصاد جمهوری آذربایجان برپایة قوانین و مقررات سوسیالیزم گسترش می‌یافت. سالیان متمادی به علت عدم برخورداری از استقلال حقوقی وسیاسی، به ابزار و وسیلة تولید تبدیل شده و از موجودیت جمهوری بهره‌برداری استعماری به عمل می‌آمد. تمام امکانات طبیعی، اقتصادی-فنی جمهوری در خدمت دولت مسکو قرار داشت. جمهوری‌آذربایجان سال‌های زیادی به علت نداشتن استقلال سیاسی، فاقد نظام واحدی از ساختارهای اقتصاد ملی بود. اقتصاد جمهوری‌آذربایجان به ظاهر دارای ویژگی‌های ادارة دموکراتیک بود. ولی در عمل در ادارة امور اقتصاد جمهوری، ویژگی‌های آمرانة سوسیالیستی به ایفای نقش می‌پرداخت. اقتصاد جمهوری توسعة یک‌جانبه‌ای داشت. ولی نه در تکنولوژی اقتصادی و نه در مکان یابی فعالیت‌های اقتصادی، نگرش همه‌جانبه وجود نداشت. در نتیجه جمهوری آذربایجان طی مدتی طولانی به منطقة تولید کنندة مواد خام ارزان قیمت شوروی، تبدیل شده بود. زمینه‌های تولیدی و کاربر، بسیار کم بود. به همین سبب، سطح زندگی مردم و زمینة فعالیت‌های خدماتی توسعه نیافته بود. در جمهوری، سپاه بیکاران و بیکاران پنهان به وجود آمده بود که اغلب آن‌ها را مردم محلی تشکیل می‌دادند. تا جنگ‌جهانی اول، در دورة امپراتوری از نواحی مختلف قلمرو کنونی جمهوری‌آذربایجان به تعدادی از کشورهای خارجی، محصولات گوناگون کشاورزی و مواد اولیة صنعتی صادر می‌شد که عمدتاً شامل نفت، پنبه، ماهی و ابریشم بود. در دوره‌های بعد، موانع بسیاری در سر راه جمهوری‌آذربایجان برای ارتباط با دنیای خارج به‌وجود آمد. و هرگونه ارتباط این جمهوری با دنیای خارج اجبارا تحت نام روسیه و توسط آن انجام می‌گرفت. تا سال‌های 1950، جمهوری‌آذربایجان در اتحاد شوروی سابق منطقة عمدة صنایع نفت بود. مدت مدیدی، حدود 90-80 درصد نفت تولیدی در جمهوری‌آذربایجان تولید می‌شد. نه در بحران‌های اقتصادی و نه در دورة جنگ‌جهانی‌دوم، صنایع نفت از توسعه باز نماند. در ساختار اقتصادی جمهوری‌آذربایجان پس‌از جنگ‌جهانی‌دوم در تعدادی از سال‌ها پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای به وقوع پیوست. در همین دوره در زمینة صنایع موجود-صنایع سبک، صنایع غذایی، سوخت، استخراج و استحصال نفت و بعضی صنایع دیگر، هرچه بیش‌تر تکامل به وجود آمد. زمینه‌های جدید صنعتی در پتروشیمی، الکترونیک، ذوب فلزات رنگین، و از این قبیل صنایع پیشرفت کرد. در دهه‌های 70 و 80 قرن بیستم در جمهوری‌آذربایجان صنایع الکترونیک، ساخت ماشین آلات و صنایع نیروبر و مصرف کنندة زیاد مواد اولیه به وجود آمده‌است. این زمینه‌های صنعتی هنوز هم در ساختاراقتصادی کشور دارای نقش عمده و اساسی است. به طور کلی تا قبل از سال 1990 ساختار اقتصادی جمهوری‌آذربایجان در حد قابل توجهی تغییر کرده و با زمینه‌های تولید کیفی، متفاوت بود. در دهه‌های گذشته، جمهوری‌آذرباجان در حالی که4٪ از کل مساحت شوروی و 3/2 درصد از جمعیت شوروی سابق را دارا بود، حدود 5/7 درصد تولیدات نفتی و سرمایه‌گذاری آن و 18 درصد الکل‌های مصنوعی اتحاد شوروی (سابق) را تولید‌ می‌کرد. ولی قیمت خرید دولتی کالاهای تولیدی در سطح بسیار پایینی قرار داشت. به علت محدودیت زمینه‌های تولیدی، تمام مراحل تولید در داخل جمهوری‌آذربایجان انجام نمی‌گرفت. به همین سبب در زمینة افزایش تولید ملی موانع متعددی وجود داشت. با اینکه اقتصاد جمهوری آذربایجان متنوع بود، ولی از لحاظ فنی، تکامل نیافته بود. در کنار این مسئله، از سرمایه‌گذاری‌ها بهره‌وری کافی به عمل نمی‌آمد. فعالیت‌های بخش سوخت و انرژی و ماشین‌سازی، صنایع نفت، ذوب آهن، و صنایع شیمیایی زمینه‌های پیشرو بشمار می‌روند.. این بخش از صنایع 75 درصد بنیان تولیدی جمهوری را به خود اختصاص می‌داد، ولی حجم تولید آن 40 درصد از تولید بخش صنعت را تامین می‌‌کرد. سهم سرانة تولید جمهوری نسبت به میانگین اتحاد شوروی سابق 62 درصد بود و سرانة درآمد ناخالص ملی به 63 درصد کاهش یافته بود. در 1985 این شاخص‌ها از این مقدار هم کم‌تر بودند. در ساختار تولید ملی، صنعت 1/37 درصد، کشاورزی3/23درصد، ساختمان 3/8 درصد، حمل و نقل و ارتباطات 4 درصد و بخش خدمات 21 درصد را تشکیل می‌داد. پس از 1970 اگرچه در زمینة صنعت و کشاورزی تغییرات عمده‌ای برای توسعه به وجود آمد، ولی به علت نبود نوآوری و انگیزة تولید بهتر در نظام سوسیالیستی این نظام نمی‌توانست به سطح قابل قبول نیازهای جهانی ارتقا یابد. فعالیت عمدة بخش کشاورزی را پنبه کاری، تاکداری، توتونکاری، نوغانداری، سبزیکاری، جالیزکاری تشکیل می‌داد که از زمینه‌های سودآور این بخش بودند و با تامین مواد خام اولیة صنایع، شرایط توسعة صنعت را فراهم می‌کردند. در زمینة ارتباط صنعت با کشاورزی در جمهوری آذربایجان، مجتمع‌ها و تعاونی‌های تولیدی کشاورزی-صنعتی گسترش یافته بودند. در جمهوری‌آذربایجان مجتمع‌های کشاورزی-صنعتی در فعالیت‌های زراعت، باغداری و دامداری آغاز بکار کردند. در 1991 حجم تولید این مجتمع ها به قیمت جاری برابر6/8 میلیارد روبل و تعداد شاغلان آن‌ها به 1/1 میلیون نفر می‌رسید. ولی آغاز به‌کار مجتمع‌های کشاورزی-صنعتی و ساختار آن پاسخگوی کلیه نیازهای فنی نبوده است. اختصاص قسمت زیادی از فعالیت‌های صنعتی به منطقة اقتصادی قفقاز جنوبی و منافع دولت مرکزی، سبب کاهش توان‌ تولیدی جمهوری‌آذربایجان و تاثیر آن بر تشدید مسائل زیست محیطی جمهوری آذربایجان شده‌است. زمینة فعالیت‌های کاربر- ماشین آلات دقیق ، دستگا‌ه‌ها و ابزار اندازه‌گیری ودیگر مصنوعاتی که بتوانند در بازارهای جهانی رقابت کنند- بسیار اندک بود. درجمهوری‌آذربایجان برای زمینه‌های گوناگون اقتصاد کشاورزی، شرایط طبیعی مناسب و بویژه شرایط طبیعی مناسب و بویژه شرایط اقلیمی از اهمیت خاصی برخوردار است. ولی وجود کوهستا‌ن‌ها و اقلیم خشک، شورشدن خاک، فرسایش و گسترش بیابان‌زایی کشاورزی را با اشکالات فراروان روبرو کرده است. در عین حال زمینه‌های اعتباری-فنی بخش کشاورزی بسیار ضعیف ناتوان است. در بسیاری از قسمت‌های جمهوری انبار‌ها، سردخانه‌ها و سایر فضاهایی که بتوانند محصولات کشاورزی را به مدت زیاد نگه‌داری کنند وجود ندارد. در بسیاری از نقاط، عدم هماهنگی و فاصلة زیاد بین محل تولید و مصرف اولیه وجود دارد. ‌ برپایی و نوسازی اقتصاد جمهوری‌آذربایجان ومدرنیزه کردن آن بسیار ضروری به نظر می‌رسد. به ویژه آن‌که بهره‌برداری از ذخایر طبیعی تجدید نشونده مانند نفت، گاز، جیوه، آهن و دیگر منابع باید به طور اصولی و با قناعت صورت گیرد تا نسل آیندة کشور بتواند از آن برای توسعة کشور استفاده کند. به همین منظور اصلاح ساختار اقتصادملی و ارتقا آن به سطح استانداردهای بین‌المللی بسیار ضروری است. جمهوری‌آذربایجان در راه توسعة مستقل خود گام برمی‌دارد. جمهوری‌آذربایجان به عنوان دولتی مستقل به عضویت سازمان‌ملل متحد درآمد و سیستم مدیریتی و اقتصادی آن مدت‌هاست که دگرگون شده‌است. در فرآیند دورة گذار اقتصادی جمهوری‌آذربایجان، مشکلات متعددی وجود دارد. مهم‌ترین این مسائل و مشکلات به شرح زیر می‌باشد. 1- در جمهوری‌آذربایجان جنگ قره‌باغ جریان داشته و حدود 20 درصد از مساحت کشور در اشغال ارامنه است. در همین اراضی در دورة قبل از جنگ، حدود 29 درصد از جمعیت جمهوری‌آذربایجان زندگی می‌کردند. 11 درصد محصولات صنعتی و 40 درصد محصولات کشاورزی در این منطقه تولید می‌شد. جریان جنگ اقتصاد کل جمهوری‌آذربایجان را دگرگون کرده و توسعة زندگی سیاسی را مختل و سبب ایجاد موانع بر سر راه خروج از بحران شده‌است. 2- فرآیند سیاست خصوصی سازی در اقتصاد نوین، پاسخگوی نیازهای روزافزون نیست، در مقابل سیاست نوسازی جریان‌های آگاه و غیر آگاه ایجاد ممانعت می‌کنند. 3- در دورة گذر به سیاست‌های اقتصادی جدید، هزاران هکتار اراضی کشاورزی، جنگل‌ها و ذخایر مادی-فنی بین واحدهای دامداری، صنعتی، موسسات کوچک، تعاونی‌ها و ...تقسیم شد. 4- ارتباط بین موسسات تولیدی جمهوری‌آذربایجان با سایر جمهوری‌های شوروی سابق از بین رفت، یا در حال از بین رفتن است. ساختارهای تولیدی و خدماتی نیز به طور کلی شکل نگرفته است. ( دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی، 1387: 133) از این موارد می‌توان نتیجه گرفت که جمهوری‌آذربایجان در مرحلة گذار جدید اقتصادی-سیاسی قرار دارد، در این مسیر با مشکلاتی روبه‌رو است. اکنون واحد پول آذربایجان منات می‌باشد، که بعد از استقلال بصورت مستقل و بدون وابستگی به روبل روسی مورد مبادله قرار گرفت. باید اشاره کرد که تولید ناخالص داخلی به عنوان شاخص اقتصاد کلان از ارزش ویژه در بررسی اوضاع اقتصادی یک کشور برخوردار است. در جمهوری‌آذربایجان در سال‌های بعد از استقلال به‌ویژه از زمانی که سرمایه گذاری‌های خارجی به بهره‌برداری رسید، رشد چشم‌گیری در تولید ناخالص داخلی به وجود آمده‌است. این رشد عمدتا ناشی از تولید نفت خام و صادرات آن به بازارهای جهانی است. 4-3. سرمایه‌های خارجی سرمایه گذاری خارجی درجمهوری‌آذربایجان از 10 میلیون دلار در 1993 به 496 میلیون دلار در 1996 رسید. براساس برآوردهای انجام شده در 1997 سرمایه گذاری خارجی با7/1 برابر رشد، جمهوری را به مرکز توجه سرمایه‌گذاری خارجی تبدیل کرد. سرمایه‌گذاری‌خارجی در بخش‌های مختلف اقتصاد جمهوری‌آذربایجان، در سه ماهة نخست سال 1998 به 269 میلیون دلار رسید. بخش نفت 5/80 درصد یا 8/216 میلیون‌دلاراز سرمایه‌گذاری‌خارجی را جلب کرده است؛ سازمان‌های مالی و بین‌المللی 3/2 میلیون‌دلار و سایر بخش‌ها 6/29 میلیون دلار سرمایه‌گذاری کرده‌اند. شرکت‌های ترک در جمهوری‌آذربایجان از 1991 از نظر تعداد و تنوع شاخه‌هایی که در آن فعالیت می‌کردند، از جمله نفت، ساختمان، مخابرات، بانکداری، بیمه، حمل‌ونقل، خریدوفروش مواد‌غذایی، منسوجات، مبلمان، دکوراسیون، چاپ وچاپ مطبوعات، فروش مصالح ساختمانی، پوشاک، محصولات نانوایی، خدمات، مشاورة مالی وحقوقی، تولید ماشین، نوشت‌افزار، محصولات جنگلی، بسته‌بندی چای، مخازن برق و فلزکاری برتری کامل داشته‌اند. در اکتبر 1997 تعداد کل شرکت‌های ترک فعال در جمهوری‌آذربایجان در شکل شرکت‌ها، شرکت‌های مشترک و آژانس‌ها 716 مورد بوده است. 5-3. اولویت‌های سیاست خارجی در بیانیۀ رسمی دولت آذربایجان که اولویت‌های سیاست‌خارجی کشور را مشخص ساخته است، به برخی موارد می‌توان اشاره کرد که ماهیتاً جزو اصول ومبانی محسوب می‌شوند.این موارد عبارتند از. 1. پیشبرد اصول دموکراسی مبتنی بر اقتصاد بازار و قانون گرایی؛ 2. استقلال سیاست خارجی با هدف استقرار حاکمیت و یکپارچگی سرزمینی کشور؛ 3. توسعه روابط همسایگی بهتر و مبتنی بر منافع دوسویه با کشورهای همسایه؛ 4. ایجاد امنیت وثبات در منطقه. و توجه به استقلال واقعی و توتالیتاریسم و تمامیت ارضی کشور( باز پس گیر ی اراضی اشغال شده از دولت غاصب و اشغالگر ارمنستان) از مسائل اساسی در سیاست خارجی دولت آذربایجان می باشد. استقلال ملی، دفاع ملی و سیستم آزاد برای اتحاد با کشورهای مختلف اصول دکترین حیدر علی اف می‌باشد. او در کنار این اصول به واقعیت های تاریخی و علائق ملی در سیاست خارجی توجه دارد و در اظهار نظرها و بیاناتش همواره نشانه هایی از ملت آذربایجان هست. (واحدی، 1382: 223) 6-3. مختصات کشور اسراییل از نظر موقعیت نسبی در جنوب غرب آسیا و در قلب منطقة خاورمیانه و محل پیوند قاره‌های آسیا و آفریقا واقع شده است. از لحاظ مختصات جغرافیایی، این کشور در 3 درجه و 45 دقیقه عرض جغرافیایی (بین مدارهای 29 درجه و30 درجه و33درجه و 45 دقیقه شمالی) و 1 درجه و40 دقیقه طول جغرافیایی( بین نصف‌النهارهای 34 درجه و15 دقیقه و 35 درجه و 36 دقیقه طول شرقی) واقع گردیده است. به این ترتیب طول آن از شمال به جنوب 420 کیلومتر و عرض آن از شرق به غرب در پهن‌ترین محل 18 کیلومتر است. پایتخت این کشور اورشلیم، زبان رسمی عبری و عربی، نوع حکومت جمهوری پارلمانی، مساحت این کشور 22هزار و 700 کیلومتر مربع ارزیابی شده است؛ براساس این ارزیابی وسعت 21 هزار و643 کیلومتر مربع آن خشکی و 429 کیلومتر پهنة آبی بحر المیت و دریاچة جلیلیه(طبریه) را شامل می‌گردد. طول مرزهای اسرائیل (خشکی وآبی) 1290 کیلومتر است که از این مقدار ، 1017 کیلومتر مرزهای آبی در کنار دریای مدیترانه را شامل می‌گردد. جمعیت 8051000، میزان تولید ناخالص داخلی به صورت مجموع (براساس تخمین 2013 ) 737/272 میلیارد دلار و به صورت سرانه 875/34 دلار می باشد. در سال 2013 شاخص توسعة انسانی بسیار بالا و900/0 ارزیابی شده است. بنیان‌گذار و پدر صهیونیسم سیاسی و دولت اسرائیل "تئودور هرتصل" بشمار می‌آید. انتشار کتاب دولت یهود و تلاش‌های تئودور هرتصل که سرانجام به برپایی کنفرانس بال منجر شد، راه را برای ایجاد یک دولت یهود در فلسطین هموار کرد. در کنفرانس بال سیاست سازمان جهانی صهیونیست مبنی بر بازگشت به فلسطین مطرح شد و به دنبال آن تلاش‌های دیپلماتیک صهیونیسم برای کسب حمایت‌ و کمک‌های سیاسی- مالی سرمایه‌داران اروپایی وقدرت‌های استعماری اروپا و نیز جلب توافق سلطان عبدالحمیدعثمانی برای اعطای فلسطین به صهیونیست‌ها شدت گرفت. (احمدی، 1377: 29) هرتصل خود در این باره گفته است." اگر بخواهم کنگرة بال را در یک کلمه جمع کنم، باید بگویم در بال من کشور یهود را بنیان گذاشتم. این را علنی نخواهم گفت، چون اگر امروز چنین بگویم، جهان به من خواهد خندید. اما شاید در عرض پنج سال و مطمئناً در پنجاه سال آینده همگان کشور یهود را به چشم خواهند دید. (احمدی، 137: 37) اسرائیل در ساحل شرقی دریای مدیترانه واقع شده و در شمال با لبنان، در شمال شرقی با سوریه، در شرق با اردن و در جنوب غربی با مصر مرز زمینی دارد. اسرائیل هم‌چنین در شرق با کرانه باختری رود اردن و در جنوب غربی با نوار غزه مجاورت دارد. این کشور هم‌چنین از طریق دریای مدیترانه، خلیج ایلات و دریای سرخ مرز آبی دارد، اسرائیل با وجود اندازة نسبتاً کوچک دارای ویژگی‌های جغرافیایی متنوع است. شورترین دریاچة جهان به نام دریای مرده (بحرالمیت) در مرز اردن و اسرائیل واقع شده است. بزرگ‌ترین دریاچه داخلی اسرائیل، دریاچه کینرت در دامنه بلندی‌های جولان قرار گرفته ‌است. صحرای نِگِب بیابانی است وسیع در جنوب کشور اسرائیل، این بیابان حدود ۵۵ درصد از خاک اسرائیل را پوشانده‌ است. 7-3. اقتصاد اسرائیل دارای یکی از پیشرفته‌ترین شبکه‌های اقتصادی دنیاست و اقتصاد اسرائیل به تنهائی، بزرگتر از مجموع کل اقتصاد تمامی کشورهای همسایه ‌است و این در حالی است که اسرائیل فاقد نفت و دیگر منابع طبیعی و معادن فلزات است و حتی از نظر آب نیز بسیار در مضیقه قرار دارد، البته این کشور دارای مقدار زیادی از مخازن گاز طبیعی در ساحل خود در دریای مدیترانه است که انتظار می‌رود این کشور را از وارد کنندة گاز به صادرکنندة آن تبدیل کند. صنعت گردشگری یکی از منابع مهم درآمد برای کشورهاست و اسرائیل نیز از این قاعده مستثنی نیست. جهانگردان بسیاری به منظور بازدید از مناطق باستانی مذهبی موزه‌ها مناطق طبیعی جغرافیایی و سواحل از اسرائیل دیدن می‌کنند. جهانگردی یکی از مهم‌ترین منابع حمایتی صنایع اسرائیل از جمله تجارت هتل‌ها و رستوران‌ها است. در سال ۲۰۰۹ بیش از 7/2 میلیون نفر جهانگرد از اسرائیل بازدید کردند. 8-3. نیروهای مسلح نیروی هوایی اسرائیل، مجهزترین نیروی هوایی در منطقه خاورمیانه، با قابلیت کاملاً تهاجمی است. نیروهای دفاعی اسرائیل که اسم مخفف آن به عبری تزاحال نامیده می‌شود، متشکل از سه نیروی زمینی، هوایی و دریایی است که زیر نظر مستقیم ستاد کل فرماندهی و عملیات اداره می‌شوند. وظیفة ارتش اسرائیل، حفظ کیان و استقلال کشور اسرائیل و عقیم‌کردن تلاش‌های دشمنان آن در مختل‌کردن روال عادی زندگی در داخل کشوراعلام شده‌است. اسرائیل خود را توان نظامی برتر خاورمیانه می‌داند و راهبرد اصلی این کشور بر این اصل استوار است که هیچ کشوری درمنطقه نباید از او پیشی گیرد، و مقابله اسرائیل با توان هسته‌ای ایران نیز از این راهبرد سرچشمه می‌گیرد. صنایع دفاعی کشور اسرائیل، از نظر تولید و ساخت تجهیزات نظامی، یکی از پیشرفته‌ترین کشورهای جهان محسوب می‌شود. این کشور هر ساله چند میلیارد دلار از تجهیزات نظامی خود را به کشورهای دیگر جهان صادر می‌کند. کشورهای چین، هند و ایالات متحده آمریکا از جمله مشتریان کلان تجهیزات نظامی تولید شده در صنایع دفاعی اسرائیل هستند. بازدارندگی هسته‌ای گفته می‌شود که اسرائیل از دهه پنجاه میلادی برنامه هسته‌ای داشته‌است، اما دولت اسرائیل هیچ‌گاه در اختیار داشتن جنگ‌افزار هسته‌ای را تأیید یا تکذیب نکرده‌است، و در این رابطه "سیاست ابهام"را در پیش گرفته‌است. این کشور هم‌چنین با آن‌که عضو آژانس بین‌المللی انرژی اتمی است، اما هیچ‌گاه پیمان‌نامه منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای را امضا نکرده‌است. مرکز تحقیقات هسته‌ای نگب در ده کیلومتری شهر دیمونا قرار دارد که بر باور عمومی، بخش مهمی از برنامه هسته‌ای اسرائیل را تشکیل می‌دهد. در سال ۱۹۸۶ میلادی، یک تکنسین هسته‌ای اسرائیلی، برای اولین‌بار، اطلاعات و تصاویری محرمانه از داخل رآکتور دیمونا و کلاهک‌های اتمی اسرائیل را در اختیار هفته‌نامه بریتانیایی" ساندی‌تایمز" قرار داد و به این ترتیب، مدارکی در تائید حدس و گمان‌های موجود، در مورد زرادخانه هسته‌ای اسرائیل را منتشر کرد. به نوشتة هفته‌نامه دفاعی "جینز" اسرائیل ششمین قدرت هسته‌ای جهان محسوب می‌شود. این هفته‌نامه هم‌چنین مدعی شده‌است که اسرائیل دارای ۱۰۰ الی ۳۰۰ کلاهک هسته‌ای است که از نظر تعداد دارا بودن کلاهک هسته‌ای با بریتانیا برابری می‌کند. از زمان شکل گیری رژیم صهیونیستی مسالة امنیت همواره دغدغة اصلی سیاستمداران این رژیم بوده است و به دلیل ارتباط متقابل امنیت و بقا، این رژیم تمام توان داخلی و خارجی خود را صرف حفظ و تضمین امنیت ملی خود کرده است. این رژیم در نیم قرن نخست شکل گیری، در شش جنگ تمام عیار شرکت کرد و همواره با توسل به زور، ارعاب و تهدید به دنبال تضمین بقای خود بوده است. به طور کلی سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپولیتیک نامطلوب و جمعیت اندک تضعیف کنندة امنیت ملی رژیم صهیونیستی به شمار می‌‌‌روند که این رژیم سعی می‌کند با تمهیدات ویژه با این ضعف‌ها مقابله کند. این کشور با نزدیکی به کشورهای غیر عربی و تقویت هم‌پیمانان منطقه‌ای مانند ترکیه، آذربایجان، هند سعی در جبران این ضعف دارد. هم چنین فقدان عمق استراتژیک باعث آسیب پذیری استراتژیک می‌گردد. کوچکی اسراییل و نیز جمعیت کم از دیگر مسائل اسراییل است. 9-3. بررسی اهداف حضور سیاسی و اقتصادی اسراییل در جمهوری آذربایجان پس از فروپاشی اتحاد شوروی، اسرائیل به منظور گسترش نفوذ در منطقه روابط همه‌جانبه‌ای را با جمهور‌ی‌های آسیای مرکزی و قفقاز برقرار کرده است. سابقه روابط اسرائیل با جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز به سه دورة تاریخی مجزا قابل بررسی است. الف) از زمان تاسیس اسرائیل تا قبل از روی کارآمدن "گورباچف" . دراین دوره شوروی موضعی خصمانه در قبال اسرائیل اتخاذ نموده است و بالطبع جمهوری‌های منطقه هیچ‌گونه ارتباطی جز از طریق دولت مرکزی با جهان خارج نداشته‌اند، بالطبع از هیچ رابطه ای با اسرائیل نیز برخوردار نبودند. ب) دومین دوره از روی کار آمدن گورباچف تا زمان فروپاشی شوروی ادامه داشته است. در این دوره سیاست خارجی شوروی در قبال اسرائیل چرخش یافته و تا پایان سال 1991 سفیر بین طرفین مبادله می‌شد و به یهودیان روسیه اجازه داده می‌شد تا مهاجرت همگانی به اسرائیل داشته باشند. ج) سومین مرحله با فروپاشی شوروی و استقلال جمهوری‌های مشترک‌المنافع آغاز گردید. دراین دوره اسرائیل به عنوان یکی‌از رقبای با نفوذ وارد صحنة رقابت منطقه‌ای گردید. (رضایی، 1377: 67-66) عوامل متعددی توجیه کننده نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان است؛ این عوامل به طور کلی به عوامل اقتصادی و امنیتی، سیاسی قابل تقسیم می‌باشند. که ما در این تحقیق به عامل اقتصادی و سیاسی اشاره خواهیم نمود. 1-9-3. عامل اقتصادی اسرائیل تعاملات گسترده‌ای را برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در این منطقه آغاز کرده، این کشور سعی دارد از طریق روابط اقتصادی و تجاری روابط سیاسی و دیپلماتیک خودرا توسعه داده و به تدرج نفوذ استراتژیک خودرا در منطقه افزایش دهد. ( موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1388: 55) در بیان سادة سیاست‌های اسرائیل در جمهوری‌آذربایجان می‌توان به نظریة "بن گوریون" اولین نخست وزیر اسرائیل اشاره کرد؛ وی براساس آموزة اتحاد پیرامونی معتقد بود که سیاست خارجی اسرائیل باید متکی بر کشورهای پیرامونی و غیر عرب باشد. زیرا اسرائیل به جهت اینکه در محاصرة کشورهای عربی قرار دارد، امکان توسعة روابط سیاسی و اقتصادی با همسایگان را ندارد و لذا باید با کشورهای پیرامونی ارتباط برقرار کند. بر همین اساس پس از فروپاشی شوروی، سیاست خارجی اسرائیل در این منطقه با اتخاذ خط مشی دوستانه و براساس همکاری‌های فرهنگی، اقتصادی، سیاسی همراه شد. (ww.iras.ir ,1387) فعالیت‌های اسرائیل ابتدا در چارچوب سرمایه گذاری در این کشورها و باز کردن بازارهای جدید برای تجار یهودی بود. اسرائیل برای بدست گرفتن مشتریان اقتصادی بین جمهوری ها ضمن پشتیبانی مادی و معنوی از یهودیان ساکن این کشورها، تعدادی از کارشناسان اقتصادی و سیاسی و آموزش دیده و اهل منطقه را که قبلاً به فلسطین مهاجرت کرده بودند، به شهرهای مهم این کشور فرستاد و آن‌ها با خردمندی ساختمان‌ها و زمین‌های مرغوب، تاسیس شرکت‌های تولیدی و صنعتی در بخش کشاورزی و سیستم آبیاری به تدریج شریان اقتصادی کشورهای منطقة قفقاز و آسیای مرکزی را در دست گرفته و سپس در زمینه‌های فرهنگی و سیاسی در این منطقه شروع به فعالیت کردند. اسرائیل با بهره گرفتن از عوامل داخلی و خارجی توانسته است حضور پر رنگتری در این منطقه داشته باشد، منظور از عوامل داخلی مجموعه امتیازها و ویژگی‌هایی است که اسرائیل در جمهوری‌های منطقه از آن برخوردار است. ( روزنامة اطلاعات، 5/6/1380: 12) بهره گیری از منابع غنی انرژی جمهوری آذربایجان و نیز امکان دست‌یابی به بازار رو به رشد و پر مصرف این کشور جهت صادرات کالا برای اسرائیل از عوامل اقتصادی توجیه کنندة این نفوذ می‌باشد. تاسیس شرکت‌های تولیدی و صنعتی فعالیت در بخش کشاورزی و به خصوص مدیریت آب در قالب طرح "آب کمتر، زمین بیش‌تر" از عوامل تسهیل کنندة نفوذ اسرائیل در منطقة قفقاز جنوبی و به ویژه آذربایجان است. از عوامل خارجی نیز می توان به گرایش جمهوری‌آذربایجان و گرجستان به آمریکا و به تبع آن میل و خواست روابط نزدیک‌تر با اسراییل و نیز حمایت آمریکا از اهداف منطقه‌ای اسرائیل اشاره کرد. بهره‌گیری از تبلیغات شدید علیه جمهوری‌اسلامی‌ایران با متهم کردن ایران به تلاش برای دستیابی به سلاح هسته‌ای، اخلال در فرآیند صلح خاورمیانه و حمایت از تروریسم موجب شده تا بستر مناسبی برای جهت‌دهی به افکار عمومی در منطقه به وجود بیاید. در مورد علل گرایش جمهوری‌های تازه استقلال یافته یک نکتة دیگر نیز حائز اهمیت است و آن این که پس از فروپاشی شوروی بزرگ‌ترین مشکل جمهوری‌های تازه استقلال یافته ضعف و رکود اقتصادی به شمار می‌رفت، این جمهوری‌ها خواهان جذب سرمایه‌گذاری و کمک‌های اقتصادی از هرجای ممکن بودند. رژیم صهیونیستی از این موقعیت برای پیش بردن اهداف و تامین نیاز‌هایش استفاده کرد. اسرائیل به کشورهایی چون آذربایجان اعلام کرد که به دلیل داشتن روابط سیاسی و اقتصادی مناسب با ایلات متحده، اتحادیة اروپا و کانادا توانایی آن را دارد که زمینه‌های حضور کشورهای منطقة آسیای مرکزی و قفقاز را در بازارهای جهانی فراهم آورد. (Eurasianet.org, 1390) روشن است که اسرائیل با بهره‌گیری از توانمندی‌های داخلی وخارجی توانسته حضور خودرا بسط دهد، منظور از توانایی داخلی مجموعه ویژگی‌ها و امتیازهای این کشور و عوامل خارجی حمایت قدرت‌های خارج از منطقه مانند آمریکا می‌باشد. برخی از خصوصیات جمهوری آذربایجان که تقریباً با سایر جمهوری‌ها مشترک است و مورد توجه اسرائیل قرار گرفته به شرح زیر است. - رکود، ضعف اقتصادی، و تکنولوژیک؛ - وجود منابع طبیعی نفت، گاز، اورانیوم و طلا -بازار بزرگ مصرفی - سومین مرکز تجمع یهودیان پس به طور کلی دو عامل باعث جذب اسرائیل و کشورهای خارجی به منطقة قفقاز و خصوصاً جمهوری آذربایجان گردیده‌است. عامل اول بحث انرژی و موقعیت جغرافیای و طبیعی وعامل دوم مشکلاتی که اغلب از سیاست‌ها و عملکردهای شوروی نشأت گرفته و یا آثار طبیعی استقلال جمهوری‌ها بوده‌اند. از جمله می‌توان به وضعیت نامطلوب اقتصادی و بحران‌های منطقه‌ای داخلی اشاره کرد. (پاکدامن 1373: 168-167) با توجه به ویژگی‌های مطرح شده، اسرائیل پتانسیل‌ها و جذابیت‌هایی برای جمهوری‌آذربایجان و کل جمهوری‌های منطقة قفقاز ایجاد کرده که به شرح زیر می‌باشد.. الف) کشاورزی پیشرفته: اسرائیل در صدور مرکبات سبزیجات، طیور وتخم مرغ به اکثر کشورهای دنیا به ویژه کشورهای اروپایی و آمریکا موفقیت‌های عمده‌ای بدست آورده است. پس از فروپاشی شوروی با توجه به اهمیت کشاورزی و دامداری در این جمهوری‌ها و کاستی‌های موجود، مشارکت در بخش کشاورزی و دامداری از زمینه های همکاری‌های دوجانبة اسرائیل و جمهوری‌های منطقه بوده است. ب) صنعت و تولید: تولید به ویژه برای صادرات، یکی از اجزای اصلی تولید ناخالص داخلی اسرائیل را تشکیل می‌دهد. از جمله صادرات اسرائیل به این منطقه می‌توان به صادرات محصولات شیمیایی، رایانه‌ای و الکترونیکی ونساجی و صنایع غذایی اشاره کرد. ج)صدور تکنولوژی: این کشور طرح‌هایی به منظور قطع وابستگی به نفت که بیش‌تر از خاورمیانه یا با هزینة بالاتر از مناطق دورتر فراهم می‌شد اجرا کرد. تغییر الگوی مصرف از نفت به زغال‌سنگ و نیز بهره‌برداری وسیع از انرژی خورشیدی به دلیل شرایط جغرافیایی مناسب و تکنولوژی پیشرفته از مهم‌ترین اقداماتی است که در این زمینه انجام شده است. بنابراین امروزه اسرائیل به یکی از قطب‌های صادر کنندة تکنولوژی بهره‌برداری از انرژی خورشیدی تبدیل شده است. ( موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، 1388: 60-58) رهیافت عملگرایانه‌ای که اسرائیل در قبال این کشورها اتخاذ کرده، آن‌ها را متقاعد کرده است که اسرائیل می‌تواند به عنوان یک کشور دموکراتیک با مهارت‌های بالای تکنولوژیک، درتبدیل این جمهوری‌ها به کشورهای مدرن توسعه یافته موثر باشد. به علاوه در بسیاری از این کشورها اسرائیل به عنوان دروازة جهان غرب و به خصوص آمریکا شناخته می‌شود. 2-9-3. اقدامات اقتصادی اسرائیل در جمهوری آذربایجان این اقدامات عمدتاً در سه بعد کشاورزی، انرژی و تکنولوژی بوده است. رژیم اسرائیل به طور کلی از دو حربه برای گسترش نفوذ خود در جمهوری‌آذربایجان استفاده می‌کند. یکی مسائل اقتصادی و دیگری از طریق نهادهای به اصطلاح اشاعه‌دهندة دموکراسی در آذربایجان می‌باشد. با توجه به حساسیت‌هایی که مسلمانان دارند، اسرائیل بیشتر کوشیده‌ است محور حضور خود را مسائل اقتصادی و یا همکاری‌های علمی و فنی مطرح کند، تا از این طریق خودرا حامی توسعة این کشورها نشان داده و حساسیت‌ها را کاهش دهد. (کاظمی، 1383: 40) بخش کشاورزی که وسیع‌ترین بخش اقتصادی آذربایجان بعد از بخش انرژی (نفت وگاز) می‌باشد، پتانسیل‌هایی جهت بسط و توسعة همکاری‌های دو کشور فراهم آورده است. در این راستا بهره‌گیری از توانایی‌های کشاورزی اسرائیل بسیار مورد توجه آذربایجانی‌ها قرار گرفته است. سیستم کشاورزی آذربایجان توسط اسرائیل دچار اصلاحاتی شده‌است. (bourtman, 2006: 47-57) باید به فعالیت‌‌های شرکت‌های اسرائیلی در منطقه سالیان و لنکران اشاره کرد. هم چنین اسرائیلی‌ها البته با کمک آمریکایی‌ها بیمارستان باکو را ساختند. از جمله قرارداد‌هایی که اسرائیل با‌آذربایجان داشته است، می‌توان به قرارداد اجاره صدها هکتار از زمین‌های کشاورزی آذربایجان بهویژه در نزدیکی مرزهای ایران، قرارداد شرکت هواپیمایی دولت آذربایجان موسوم به آزال با شرکت صهیونیستی عل‌عال در اواسط شهریور 1380 در خصوص برقراری خط پرواز باکو- تل‌آویو و همچنین قراردادی که در مارس 2002 در خصوص ساخت دستگاه‌های کولر میان دو شرکت اسرائیلی اسرائیلی و آذربایجانی منعقد شد اشاره کرد. (bourtman, 2006: 463) اسرائیل آذربایجان را دروازة ورود به منطقة آسیای مرکزی و قفقاز می‌داند، و ترکیه را واسطة این کار می‌داند و به همین جهت این کشور با توسعة روابط اقتصادی خود با آذربایجان سعی دارد از آذربایجان به عنوان پل ارتباطی خود با کشورهای آسیای‌مرکزی استفاده کند. یعنی با راه‌اندازی صنایع نفتی و تولیدی، کشورهای این منطقه تنها راه مطمئن جهت رسیدن این محصولات از دریای خزر و آذربایجان می‌باشند. چراکه مسیرهای ایران به جهت غیر عملی بودن و داشتن روابط خصمانه ممکن نیست، ومسیر افغانستان و پاکستان نیز به جهت عدم تامین امنیت لازم در زمان حال امکان ندارد. بنابراین تنها گزینة اقتصادی و قابل انجام مسیر آذربایجان است؛ به همین جهت اسرائیلی‌ها با کمک شرکت‌های آمریکایی و اروپایی به شدت در تلاشند تا شهر سومقائیت آذربایجان را به منطقة‌آزاد‌اقتصادی تبدیل کنند. اجرای این پروژة عظیم را شرکت‌های اسرائیلی برعهده دارند. اسرائیل با این اقدام مسیر فعالیت‌های تجاری کشورهای حوزة خزر را تحت کنترل و نظر خود می‌گیرد و بازار بزرگ منطقه را در اختیار شرکت‌های اسرائیلی و کالاهای تولیدی آن‌ها قرار خواهد داد. دراین راستا سمینار مشاوره‌ای مسولان اقتصادی آذربایجان و اسرائیل در جولای 1998 در باکو برگزار شد. این سمینار از طرف کمیتة گسترش مالکیت‌های کوچک و مبارزه با انحصارات دولتی آذربایجان با حضور جمعی از بازرگانان و کارشناسان اقتصادی اسرائیل برگزار شد، که تحت عنوان نتایج گسترش مالکیت‌های کوچک در اسرائیل مورد بحث قرار گرفت، و هدفش بررسی نقش مالکیت‌های کوچک در شکوفایی اقتصاد اسرائیل و امکان مشارکت بازرگانان و سرمایه‌گذاران اسرائیلی در طرح‌های اقتصادی جمهوری‌آذربایجان بود. سفر مقامات اسرائیلی به آذربایجان نشان‌گر اهمیت این روابط است. در سفر 2004 هنری پوسنر رئیس راه‌آهن اسرائیل به باکو جهت عقد قراردادها با شرکت‌ راه‌آهن جمهوری‌آذربایجان و افتتاح مرکز یهودی کونیست در شهر باکو، با رییس‌جمهور آذربایجان دیدار نمود. ذکر این نکته ضروری است‌که اسرائیل سومین خریدار نفت جمهوری‌آذربایجان از لحاظ حجم می‌باشد و ارزش تجارت بین دو کشور اسرائیل، آذربایجان به بالاتر از 6/3 میلیارد دلار در سال رسیده است که نشان‌دهندة روابط عمیق اقتصادی بین دو کشور می‌باشد.(sulliran.op, 2012: 11) بازار بزرگ مصرف باجمعیتی حدود 70 میلیون نفر( قفقاز جنوبی حدود 20 میلیون نفر) فرصت مناسبی را برای صادرات کالا و دانش فنی برای اسرائیل وجود می‌آورد. از دیگر از اهداف اقتصادی اسرائیل، تأمین بخشی از نیازهای استراتژیک یعنی نفتی مورد نیاز خود از طریق خط لولة باکو- تفلیس- جیهان که با امتداد این خط به بندر جیهان در کنار دریای مدیترانه اسرائیل با احداث یک خط لولة زیر گذر از دریا و با حمل نفت توسط نفتکش‌ها، این منابع را به بندر حیفا واشدود هدایت خواهد کرد. 3-9-3. دلایل حضور اسرائیل در آذربایجان از بعد سیاسی - بهره‌گیری از یهودیان این جوامع - ترس از دسترسی دشمنان اسرائیل در خاورمیانه به سلاح‌ها و فن‌آوری هسته‌ای، به طوری که موساد و سیا به دقت حرکات متخصصان انرژی هسته‌ای دولت‌های منطقه را زیر نظر دارد. - سرنوشت یهودیان منطقة آسیای مرکزی و قفقاز. یکی از انگیزه‌های سیاسی اسرائیل برای برقراری روابط با کشورهای منطقه، ایجاد شبکة لازم در این کشورها برای خارج کردن یهودیان از این منطقه در شرایط اضطراری می باشد. -تلاش برای جلب همکاری جمهور‌های منطقه در مجامع بین‌المللی. در این زمینه جلب حمایت کشورهای منطقه در سازمان‌های بین‌المللی برای کاهش فشار علیه اسرائیل و رفع بحران مشروعیت بین المللی آن، جلوگیری از تشکیل جبهة ضد اسرائیلی در منطقه، گسترش سطح تماس با کشورهای اسلامی و تأمین مواضع دیپلماتیک یکنواخت کشورهای منطقه در مورد مناقشة اعراب و اسرائیل و فرآیند صلح خاورمیانه، از انگیزه‌های دیگر اسرائیل می‌باشد. -ترویج تفکرات صهیونیستی. اسرائیل با بهره گیری از اقلیت یهودی در این جمهور‌ی‌ها از آنان به عنوان اهرم نفوذ خود در جهت تامین منافعش استفاده می‌کند. - تحکیم بیش‌تر روابط با امریکا. روابط آمریکا و اسرائیل که از دید برخی از صاحب نظران انتظار می‌رفت با حذف رقیب دوران جنگ سرد (شوروی) از نطر نظامی و سیاسی زیر سوال رود، نه تنها خللی وارد نیامد، بلکه با شکل گیری روابط اسرائیل با جمهوری‌های منطقة قفقاز و پیش گیری طرح خاورمیانة بزرگ، اهمیت اسرائیل برای آمریکا به عنوان متحد استراتژیک قوت بیشتری یافته است. (فضلی، 1377: 36) از اهداف سیاسی بسیار مهم اسرائیل در آذربایجان لابی‌سازی می‌باشد، که در این فرآیند مراحل زیرانجام شده است. الف) سازماندهی یهودیان داخل جمهوری‌آذربایجان؛ ب) متشکل کردن یهودیان با اصالت آ ذربایجانی که به سرزمین‌های اشغالی مهاجرت کردند؛ ج) ایجاد ‌پیوند میان آن‌ها و به تبع تشکیل سازمانی بزرگ‌تر. طی تلاش‌های سال‌های گذشته، رژیم اسرائیل موفق گردید تا یهودیان آذربایجانی مهاجر به سرزمین‌های اشغالی را درقالب مجمع جهانی اسرائیل – آذربایجان سازماندهی کرده و زمینة عملیاتی یک سلسله اقدامات و برنامه‌‌های دیگر را در آذربایجان فراهم سازد. این امر از سوی جابن یود آبراموف نمایندة یهودی پارلمان آذربایجان مبنی بر ایجاد همکاری میان جمعیت‌های آذربایجانی ترک با جمعیت‌های یهودی وبا حمایت کمیتة دولتی امور آذربایجانی‌های دنیا مطرح گردید. یک هدف از تلاش برای ارتباط با جمهوری‌های تازه استقلال یافته جلوگیری از ورود دولت‌های عربی- ایرانی در این جمهوری‌های جدید بوده است، اما هدف اصلی پیش گیری از تهدید بنیاد گرایی اسلامی بوده‌است. 4-9-3. ابزارهای گسترش نفوذ اسرائیل در جمهوری آذربایجان اسرائیل با توجه به نزدیکی جمهوری آذربایجان به ایران نگاهی استراتژیک به توسعه حوزة نفوذ و گسترش روابط باجمهوری آذربایجان داشته و این امر را با برنامة دقیق و فارغ از تبلیغات در حال پیشروی دارد. این در حالی است که روند فزایندة گسترش حضور رژیم صهیونیستی در حوزه‌های اجتماعی، اقتصادی، تجاری، سیاسی و امنیتی جمهوری‌آذربایجان رفته رفته ابعاد جدیدی می‌یابد. 5-9-3. ابزارهای اسرائیل در آذربایجان 1) بهره‌برداری از یهودیان آذربایجان به عنوان جامعه‌ای که می‌توان به وسیلة آن‌ها در نهاد‌های سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آذربایجان نفوذ کرد تا یهودیان به عنوان حافطان منافع اسرائیل در آن کشور فعالیت کنند. روزنامة ینی آذربایجان وابسته به ارکان حاکمیت، چاپ باکو مورخ 2/2/1383 طی اعلام خبری با عنوان مراسم یادبود 6 میلیون یهودی کشته شده در جنگ جهانی دوم، به مراسمی اشاره می‌کند که توسط مرکز فرهنگی سفارت اسرائیل با حضور مقامات رسمی و روسای جوامع یهودی آذربایجان و خارج از آن کشور به سخنرانی سفیر اسرائیل برگزار شد. که در این مراسم متن پیام "الهام علی‌اف" به ملت یهود نیز قرائت شد؛ 2) استفاده از تهدید‌های مشترک دوجانبه و چندجانبه و توسل به ترفندهای سیاسی و تبلیغاتی، به عنوان مثال بزرگ نمایی تهدید ایران و اسلام گرایی در آذربایجان و منطقه؛ 3) به کار گیری ابزارها و شیوه‌های فرهنگی، برگزاری فستیوال فیلم در باکو و هم‌چنین برپایی نمایشگاه‌های کتاب برای کودکان و بزرگسالان به مناسبت‌های مختلف. برگزاری تورهای بازدید از اسرائیل توسط آژانس سخونت و وابستة فرهنگی اسرائیل در باکو با هزینه های سفارت اسرائیل جهت آشنایی جوانان آذربایجانی با صنعت، پیشرفت؛ 4) بهره‌گیری از اختلافات داخلی جمهوری‌های سابق شوروی، مانند اختلاف جمهوری آذربایجان و ارمنستان به عنوان ابزاری جهت توسعة نفوذ خود در این کشورها؛ 5) بهره‌برداری از احساسات قومی وملی‌گرایی. برای مثال در سال 1992 که ابوالفضل ایلچی بیگ با تمایلات و گرایش‌های ضد ایرانی، رهبری جبهة خلق آذربایجان را در دست داشت از حمایت های بی‌دریغ اسرائیل برخوردار شد. اسرائیل با برانگیختن وتشدید احساسات ملی‌گرایانه در جمهوری‌آذربایجان سعی در گسترش و تعمیق این جریان و بازداشتن حضور ایران در این جمهوری دارد. طی کنفرانسی که در سال 1995 از سوی ملی‌گرایان آذربایجانی تحت عنوان ایران و مسئلة جمهوری آذربایجان در دانشگاه باکو برگزار شده بود، "برندا شامز" از دانشگاه تل آویو طی سخنانی اظهار داشت: «جمهوری اسلامی ایران نسبت به جمهوری آذربایجان سیاست خصمانه و ستیزه جویانه‌ای دارد، چراکه مقامات ایران وجود دولتی مستقل چون جمهوری‌آذربایجان را برای خود خطری بالقوه می‌داند، وی در ادامه افزود وضعیت قومیت‌های ایران بسیار پایین است و سطح زندگی آن‌ها به خصوص ترک‌ها بسیار پایین است و اتحاد آذربایجان شمالی و جنوبی می‌تواند کارگشای مشکل آن‌ها باشد. زبان مادری 30 میلیون ترک در ایران به جهت حاکمیت شوونیست فارس در ایران رشدی نکرده است». (مومنی، 1384: 28) 6) جذب نخبگان اقتصادی و سیاسی این کشور: می‌توان به کمک‌ها و مساعدت‌های مالی این رژیم چه به صورت مستقیم و چه به صورت غیر مستقیم، به برخی احزاب و روزنامه نگاران این کشور اشاره کرد. وظیفة این جراید نزدیک کردن مقامات کشور و افکار عمومی مردم آذربایجان به اسرائیل است، و از سوی دیگر این احزاب و گروه‌ها وظیفة تبلیغات ضد ایرانی واسلامی را در جمهوری‌آذربایجان برعهده دارند. 7) بهره‌برداری از عوامل و عناصر کشورهایی نظیر ترکیه و امریکا: اسرائیل جهت تحکیم موقعیتش در جمهوری آذربایجان از امکانات و توانمندی‌های آمریکا و ترکیه نیز سود می‌برد، اسرائیل جهت حفظ امنیت سرمایه‌های خود در جمهوری آذربایجان و عدم ایجاد حساسیت در داخل جمهوری و کشورهای همسایه سعی نموده تا برخی از فعالیت‌ها و کالاهای صارداتی‌اش را ا پوشش و علامت کشور های ترکیه ای به آذربایجان صادر کند. 8) بهره‌برداری از ظرفیت‌های بالقوه و بالفعل اقتصادی اسرائیل در راستای بازسازی اقتصاد داخلی و استفاده از نفوذ اسرائیل در بازارهای منطقه‌ای و جهانی، برای جلب توجه کشور آذربایجان، به منظور نزدیکی هرچه بیشتر به این کشور می‌باشد. 6-9-3. اهداف آذربایجان از گسترش روابط سیاسی و اقتصادی با اسرائیل در منطقة اورآسیا آذربایجان از روابط گرم‌تری با اسرائیل برخوردار است. این وضعیت به دلیل این‌که آذربایجان یک کشور مسلمان می‌باشد، موجب تعجب بسیاری گردیده‌است. هرچند براساس قانون اساسی جمهوری‌آذربایجان این کشور یک کشور سکولار می‌باشد اما حساسیت‌های مسلمانان نسبت به رژیم اسرائیل باعث شد تا دولت جمهوری‌آذربایجان بدون هیچ گونه تبلیغاتی به روابط خود با اسرائیل ادامه دهد، باز نکردن سفارت‌خانه در تل آویو نشان‌گر حساسیت‌های موجود می‌باشد. علل و عواملی که باعث گسترش روابط آذربایجان با اسرائیل شده را می‌توان به چند دسته تقسیم کرد: اولین موضوع شاید مربوط به بحران قره‌باغ باشد. آذربایجان درگیر منازعه قره‌باغ با ارمنستان می‌باشد، دو کشوربین سال‌های 1994-1992 بر سر این منطقه به جنگ با یک‌دیگرپرداختند و در نتیجة این جنگ تقریبا 20 درصد از سرزمین‌های مقدس آذربایجان تحت اشغال و تصرف رژیم غاصب و تجاوزگر ارمنستان درآمده است. براساس منابع آذربایجانی در اثر جنگ حدود یک میلیون نفر آذربایجانی از قره باغ و سرزمین‌های اشغالی فرار کردند، اسرائیل در این منازعه از طرف آذربایجانی حمایت کرده است. براساس گزارش هفته‌نامة عربی زبان الوسط که درلندن منتشر می‌شود در طول این جنگ اسرائیل موشک‌های استینگرا به آذربایجان می‌داده ‌است. از زمان پایان جنگ، مذاکرات بین دو طرف زیر نظر سازمان امنیت و همکاری اروپا تحت عنوان گروه مینسک در جریان است، که نتیجه‌ای نداشته است. این درحالی است که ایران‌ و روسیه بطور سنتی ازارمنستان حمایت‌می‌کنند . بطور مثال از آوریل 1992 ایران گاز طبیعی و سوخت ارمنستان را تأمین کرده است که کمک زیادی به تقویت فعالیت‌های نظامی ارمنستان کرده است. از سوی دیگر، روسیه بین سال‌های 1996-1993 جنگ افزار نظامی به ارزش 1 میلیون دلار به ارمنستان داده‌است؛ روسیه موشک های زمین به هوا کراگ بین دسامبر 1998 تا فوریه 199، 10 جنگندة میگ، 29 سامانة ضد موشکی اس 300 را به ارمنستان تحویل داده است. (murinson, 2005:18) عامل دیگر در گسترش روابط آذربایجان با اسرائیل کشمکش با ایران می باشد، ایران و آذربایجان در طول تاریخ به لحاظ مذهبی( هردوکشور شیعه می‌باشند) با یک دیگر ارتباط داشته‌اند. با این وجود آذربایجان صدور انقلاب اسلامی از سوی ایران را یک تهدید علیه خود می‌داند. البته نباید تبلیغات آمریکا و صهیونیست‌های را دراین تلقی بی تاثیر دانست. از سوی دیگر مسئلة رژیم حقوقی دریای خزر از دیگر موارد اختلافی است. واقدامات جمهوری آذربایجان در اکتشاف دریای خزر حتی با واکنش نظامی ایران مواجه شده‌است، از جمله در 23 ژوئیه 2001 ناو جنگی ایران به کشتی‌های اکتشافی آذربایجانی نسبت به عقب نشینی از منطقة مورد منازعه هشدار دادند. از زمانی که الهام علی اف در اکتبر 2003 رئیس جمهور جمهوری‌آذربایجان شده است به اقدامات نظامی برای ارعاب این کشور دست زده‌است. در مجموع می‌توان گفت ایران و ارمنستان آذربایجان را جزئی از محور استراتژیک که شامل ترکیه، اسرائیل و گرجستان می‌باشد می‌دانند، تهران خواستار قطع و گسستگی این محور می باشد. (salivan, 2009: 5) تلقی دولت جمهوری‌آذربایجان از اسرائیل به عنوان یک جامعة سرمشق و به عنوان کشوری کوچک اما از نظر سیاسی و اقتصادی قوی و در عین حال دمکراتیک و غیردینی برای مقامات جمهوری‌آذربایجان امید بخش بوده است. در دیداری که نتانیاهو نخست‌وزیر وقت اسرائیل از باکو داشت به بیان اشتراکات دولت اسرائیل و جمهوری‌آذربایجان پرداخته و خواهان آن شد که روابط دو کشور مانند روابط با کشورهایی مانند مصر، ترکیه، اردن باشد که نمونه‌ای از روابط مسالمت آمیز یهودی با یک کشور مسلمان است. از طرف دیگر استراتژی آذربایجان در نزدیکی به اسرائیل به نیازهای ذاتی این کشور باز می‌گردد. این کشور پس از استقلال از یک ضعف اقتصادی و سیاسی رنج می‌برد، و برای فائق آمدن به این مشکلات دنبال راه‌حل‌هایی بود. ترکیه به عنوان متحد استراتژیک آذربایجان که شعار یک ملت دو دولت را بیان می‌کنند به عنوان یک واسطه عمل نموده و با هموار کردن زمینه‌های همکاری اسرائیل و آذربایجان علاوه بر کسب رضایت آذربایجانی‌ها رضایت اسرائیلی‌ها را نیز بدست آورد. بطور کلی اهداف مقام‌های آذربایجانی از نزدیکی به اسرائیل به شرح زیر است. الف) ایجاد ارتباط با آمریکا و کشورهای اروپائی از طریق اسرائیل؛ ب) استفاده از کمک‌ها و مساعدت‌های اسرائیل برای سرمایه‌گذاری در آذربایجان و بازسازی ویرانه‌های جنگ و مبارزه با بیکاری؛ ج) استفاده از لابی یهود در مقابل لابی ارامنه در کنگرة آمریکا در جهت متوقف کردن مصوبه 1907 کنگرة آمریکا که در اوایل 1992 به بهانة نقض حقوق بشر در جنگ با ارمنستان تحت فشار لابی ارامنه علیه جمهوری‌آذربایجان تصویب شده بود، بر طبق این مصوبه کاخ سفید باکو را از کمک‌های به اصطلاح انسان‌دوستانه محروم ساخت؛ د) مبارزه با اسلام‌گرایی و تروریسم: امکان تسری از ایران به آذربایجان وجود دارد؛ ح) جذب تکنولوژی جدید بازسازی صنایع و آموزش کادر فنی و پزشکی: دولت آذربایجان با اعزام تکنسین‌ها و کادر پزشکی خود به اسرائیل جهت طی دوره‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت می‌کوشد تا در این خصوص طبق قرار داد منعقده میان وزرای بهداری آذربایجان و وزارت بهداشت اسرائیل کادر پزشکی و پرستاری، آذربایجان را جهت گذارندن دوره‌های تخصصی به مدت سه ماه تا یک سال در قالب گروه‌های مختلف به اسرائیل اعزام کند. (رستمی، 1390 :113-109) 10-3. جمع بندی وضعیت جغرافیایی آذربایجان از دیر باز آن را به موضوع مناسبات بین دولت‌ها، مرکز مبادلات تجاری و اقتصادی و کشور گذرگاه روابط غرب با شرق و شمال با جنوب تبدیل کرده است. در طول قرن‌‌های متمادی دیپلماسی آذربایجان نقش مهمی در تنظیم وضعیت پیچیدة بین‌المللی در منطقه و ایجاد روابط همه جانبه با کشورهای اروپایی برعهده داشته و از نظر تاریخ و تجربه و مناسبات بین‌المللی تجربة گران‌بهایی را اندوخته است، که این تجربه به ثروت معنوی ملت تبدیل گردیده است. این ساختار از نظر هویت‌ملی براساس ترک گرایی، از نظر اعتقادات‌دینی براساس اسلام گرایی و از نظر طرز تفکر براساس غرب گرایی بنا نهاده شده بود. جمهوری‌آذربایجان به علت داشتن موقعیت جغرافیایی و طبیعی مناسب و دارا بودن ذخایر طبیعی سرشار برای توسعة اقتصادی در زمینه‌های گوناگون دارای امکانات فراوان است. ولی این کشور به علت سیاست‌های استعماری دولت‌های بزرگ، در پایان جنگ جهانی اول و پس از سقوط امپراتوری روسیه و روی کار آمدن بلشویک‌ها، به دو قسمت مجزا تقسیم شد، در نتیجه در حیات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی جمهوری محدودیت‌های بسیار به وجود آمد. جمهوری‌آذربایجان در دوران حکومت شوروی به منطقة تولیدکنندة مواد خام ارزان شوروی تبدیل شده بود؛ نه در تکنولوژی و نه در فعالیت‌های اقتصادی پیشرفت چندانی نداشت. به همین سبب سطح زندگی مردم بسیار پائین بود، تعداد بیکاران بسیار زیاد بود. در دوره‌های بعد در زمان تسلط روسیه هرگونه اقدام یا ارتباطی باید تحت نام روسیه و توسط آن انجام می‌گرفت. اما سال‌های بعد از جنگ ساختار اقتصادی آذربایجان پیشرفت قابل ملاحظه‌ای داشته است. زمینه‌های صنعتی، پتروشیمی، الکترونیک، ذوب فلزات، .. از این قبیل است. به دلیل وجود مشکلات فنی وتوان ضعیف اقتصادی نیاز به نوسازی اقتصادی کشور ودر این راستا کمک کشورهای دیگر ضروری می‌نمود. جمهوری نیازمند یک دورة گذار اقتصادی می‌باشد که در این دوره با مشکلاتی روبه رو می باشد. به دلیل وجود این مشکلات دولت آذربایجان از سرمایه گذاری‌های خارجی بسیار استقبال می‌کند. به همین علت میزان سرمایه‌گذاری‌خارجی از 10 میلیون دلار در سال 1993 به 7 میلیارد دلار در سال 2011 رسیده است. بنیان‌گذار کشور اسرائیل تئودور هرتصل می‌باشد. انتشار کتاب دولت یهود و تلاش‌های تئودور هرتصل که سرانجام به برپایی کنفرانس بال منجر شد، راه را برای ایجاد یک دولت یهود در فلسطین هموار کرد. صدور اعلامیة بالفور در سال 1917 باعث تشکیل سرزمین یهود شد. این کشور با وجود اندازه نسبتاً کوچک دارای ویژگی‌های جغرافیایی متنوع است. اسرائیل دارای یکی از پیشرفته‌ترین شبکه‌های اقتصادی دنیا است و اقتصاد اسرائیل به تنهائی، بزرگتر از مجموع کل اقتصاد تمامی کشورهای همسایه است و این در حالی است که اسرائیل فاقد نفت و دیگر منابع طبیعی و معادن فلزات است و حتی از نظر آب نیز بسیار در مضیقه قرار دارد. نیروهای هوایی مجهز با قابلیت تهاجمی، توان نظامی برتر خاورمیانه، توان تولید وساخت تجهیزات نظامی، ششمین قدرت هسته‌ای جهان، شاخص بالای امید به زندگی به دلیل درآمد بالای سرانه از امتیازات اسرائیل می‌باشد. به طورکلی سه عامل عدم مشروعیت، موقعیت ژئوپولیتیک نامطلوب و جمعیت اندک تضعیف کنندة امنیت ملی رژیم صهیونیستی به شمار می‌‌‌روند که این رژیم سعی می‌کند با تمهیدات ویژه با این ضعف‌ها مقابله کند. این کشور با نزدیکی به کشورهای غیر عربی و تقویت هم‌پیمانان منطقه‌ای مانند ترکیه، آذربایجان، هند سعی در جبران این ضعف دارد. هم چنین فقدان عمق استراتژیک باعث آسیب پذیری استراتژیک می‌گردد. کوچکی اسراییل و نیز جمعیت کم از دیگر مسائل اسراییل است. علل گرایش اسرائیل به آذربایجان به‌صورت خلاصه به این شرح می‌باشد. عامل اقتصادی بهانه‌ای برای توسعة روابط سیاسی و دیپلماتیک می‌باشد، حمایت از یهودیان این منطقه، استفاده از منابع غنی انرژی آذربایجان و امکان دستیابی به بازار رو به رشد و پرمصرف این کشور جهت صادرات کالا، حمایت آمریکا از اهداف اسرائیل در جمهوری آذربایجان، تامین بخشی از نیازهای استراتژیک یعنی نفتی مورد نیاز خود از طریق خط لولة باکو- تفلیس- جیهان از دلایل اصلی این گرایش می‌باشد. به صورت متقابل علل گرایش اذربایجان به اسرائیل به قرار زیر است. وعدة اسرائیل مبنی بر فراهم کردن زمینة حضور آذربایجان در بازارهای جهانی، کشاورزی پیشرفتة اسرائیل، صنعت و تولید پیشرفتة اسرائیل، صدور تکنولوژی، کمک‌های نظامی و اقتصادی اسرائیل در جریان جنگ ناگورنو قاراباغ به جمهوری آذربایجان، جنگ با ارمنستان بر سر مسائل ارضی، نیازهای اقتصادی و تکنولوژیکی این کشور، مشکلات موجود با ایران بر سر مسائل هویتی، حمایت ایران و روسیه از ارمنستان از جمله دلایل این گرایش می‌باشد. از بعد سیاسی اسرائیل به دنبال تعقیب منافع زیر است. ترویج تفکرات صهیونیستی، تحکیم بیش‌تر روابط با امریکا، لابی‌سازی، جلوگیری از گسترش دولت‌های عربی-ایرانی می‌باشد. آذربایجان نیز از نظر سیاسی به دنبال کسب حمایت اسرائیل در به بحران قره‌باغ می‌باشد، ، مسئلة رژیم حقوقی دریای خزر از دیگر موارد اختلافی است. واقدامات جمهوری آذربایجان در اکتشاف دریای خزر حتی با واکنش نظامی ایران مواجه شده‌است، ایجاد ارتباط با آمریکا و کشورهای اروپائی از طریق اسرائیل؛ استفاده از کمک‌ها و مساعدت‌های اسرائیل برای سرمایه‌گذاری در آذربایجان و بازسازی ویرانه‌های جنگ و مبارزه با بیکاری؛ استفاده از لابی یهود در مقابل لابی ارامنه در کنگرة آمریکا در جهت متوقف کردن مصوبه 1907 کنگرة آمریکا که در اوایل 1992 به بهانة نقض حقوق بشر در جنگ با ارمنستان تحت فشار لابی ارامنه علیه جمهوری‌آذربایجان تصویب شده بود، که بر طبق این مصوبه کاخ سفید باکو را از کمک‌های به اصطلاح انسان‌دوستانه محروم ساخت؛ مبارزه با اسلام‌گرایی و تروریسم که امکان تسری از ایران به آذربایجان وجود دارد، جذب تکنولوژی جدید بازسازی صنایع و آموزش کادر فنی و پزشکی، دولت آذربایجان با اعزام تکنسین‌ها و کادر پزشکی خود به اسرائیل جهت طی دوره‌های کوتاه‌مدت و بلند‌مدت می‌کوشد تا در این خصوص طبق قرارداد منعقده میان وزرای بهداری آذربایجان و وزارت بهداشت اسرائیل کادر پزشکی و پرستاری، آذربایجان را جهت گذارندن دوره‌های تخصصی به مدت سه ماه تا یک سال در قالب گروه‌های مختلف به اسرائیل اعزام کند. منابع کتاب‌ها: اسدی‌کیا، شهباز(۱374). جمهوری آذربایجان، تهران: انتشارات وزارت امورخارجه. اسمیت، استیو. جان بیلیس،(۱383). جهانی شدن سیاست ؛ روابط بین الملل در عصر نوین، تهران: ابرار معاصر. افشردی، محمد حسین(۱38). ژئوپولیتیک قفقاز و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، تهران: انتشارات فرماندهی ستاد سپاه پاسداران. انصاری، سعید(۱377). راهنمای صادرات به کشور ارمنستان، تهران: موسسة فرهنگی مطالعات و پژوهش‌های بازرگانی. بوزان، باری(۱387). مردم و دولت‌ها وهراس، ترجمه پژوهشکده مطالعات راهبردی، 6. تهران: انتشارات پژوهشکدة مطالعات راهبردی. باری بوزان/ الی ویور(۱388). مناطق و قدرت‌ها : ساختار امنیت بین‌الملل، ترجمه رحمان قهرمان پور، تهران: پژوهشکدة مطالعات راهبردی. تاجیک، محمد رضا(۱38۱). مقدمه‌ای بر استراتژی امنیت ملی ج.ا.ایران؛ جلد اول رهیافت ها و راهبردها، تهران: مرکز بررسی استراتِژیک ریاست جمهوری. جلیل، روشندل(۱374). امنیت ملی و نظام بین الملل، تهران: انتشارات سمت. جمشیدی راد، جعفر(۱379). تاریخ سیاسی نخجوان، تهران: انتشارات دفتر مطالعات سیاسی و بین الملل وزارت امور خارجه. جعفری ولدانی، اصغر(۱382). روابط خارجی ایران پس از انقلاب اسلامی، تهران: آوای نور. حاجی یوسفی، امیر محمد(۱382). ایران واسرائیل از منازعه تا همکاری، تهران: انتشارات دانشگاه امام صادق. حسنلی، جمیل(۱390). سیاست خارجی جمهوری آذربایجان 1920-1918، تهران: حریم علم. دستنائی، افشین، متقی(۱386). حضور اسرائیل در قفقاز و تاثیر آن بر امنیت ملی ایران(1369-1387، تهران: دانشگاه علامه طباطبایی. دانکرس، کارر(۱385). فخر ملت‌ها یا پایان امپراطوری شوروی، ترجمه عباس اگاهی، تهران: انتشارات فرهنگ سازی. رستمی، میثم(۱390). بررسی موانع و راهکارهای گسترش روابط ایران و جمهوری‌اذربایجان ، پایان نامه جهت اخذ کارشناسی ارشد دانشکدة حقوق دانشگاه تهران. روحانی، حسن(۱389). امنیت ملی و نظام اقتصادی ایران، تهران: مجمع تشخیص مصلحت نظام، مرکز تحقیقات استراتژیک. سیف زاده، حسن(۱383). اصول روابط بین الملل، تهران: نشر حریم علم. صفا تاج، حمید(۱38۱). دانشنامة فلسطین، تهران: مرکز مطالعات فلسطین. فالتزگراف، رابرت، جیمز دوئرتی(۱388). نظریه های متعارض در روابط بین‌الملل، ترجمه وحید بزرگی و علیرضا طیب نیا. تهران: نشر قومس. قوام، عبدالعلی(۱383). اصول سیاست خارجی و سیاست بین الملل، تهران: نشر سمت. کولایی، الهه(۱376). سیاست و حکومت در آسیای مرکزی، تهران: انتشارات سمت. کولیار، دانیل(۱980). العلقلات الدوولیة، ترجمة خضر خضر. بیروت: دارالطلیعه. لیتل، ریچارد(۱389). تحول در نظریه های موازنه قوا، ترجمه و بررسی : دکتر غلامعلی چگینی زاده. تهران: نظارت و اجرا موسسة فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر. ماندل، رابرت(۱377). چهرة متغیر امنیت ملی، ترجمه پژوهشکدة مطالعات راهبردی تهران: پژوهشکدة مطالعات راهبردی. مشیر زاده، حمیرا(۱384). تحول در نظریه های روابط بین‌الملل، تهران: سمت. مورگنتا، هانس.جی(۱370). سیاست میان ملت‌ها، ترجمة حمیرا مشیر زاده. تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی. واحدی، الیاس(۱3829). برآورد استراتژیک آذربایجان: سرزمینی، سیاسی، فرهنگی_اجتماعی، تهران: انتشارات موسسۀ فرهنگی مطالعات و تحقیقات بین المللی ابرار معاصر. هاشمی، غلامرضا(۱384). امنیت در قفقاز جنوبی، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه. مقالات: امیری، مهدی(۱382). "ارزیابی روابط ایران و جمهوری آذربایجان در قرن بیستم"، فصلنامة مرکز پژوهش‌های مجلس، سال 13 شمارة 53، صص ۱0-33. آهویی، مهدی، متین جاوید(۱39۱). " اهداف و اولویت‌ها و مخاطبان دیپلماسی"، فصلنامة مطالعات راهبردی، شماره 59، صص ۱-26. اوژیگانف، ادوارد(۱372). “مثلث شمال قفقاز.” فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال دوم، شماره 3، صص ۱9-30. آلیسون، روی، جانسون لنا(۱382). “امنیت آسیای مرکزی: پویایی بازار داخلی و خارجی” ترجمه محمد رضا دبیری. فصلنامه آسیای مرکزی، شماره 48، صص 25-40. برزگر، کیهان(۱388). “سیاست خارجی ایران از منظر رئالیسم تدافعی و تهاجمی.” فصلنامة بین الملل روابط خارجی، سال اول، شمارة اول، صص ۱۱5- ۱30. بصیری، محمد علی(۱379). “تحولات مفهوم امیت ملی.” فصلنامة مطالعات خاورمیانه، صص73-90. بولتن اسرائیل شناسی(۱383). “اسرائیل و آسیای مرکزی:سیاست‌ها و عملکردها.” مرکز مطالعات استراتژیک خاورمیانه، ص 97. پاکدامن، رضا(۱373). “نقش روسیه در اقتصاد جمهوری‌های آسیای مرکزی و قفقاز.” فصلنامة مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 8، صص ۱67-۱68. جعفری، علی اکبر(۱39۱). "تبیین عوامل و اهداف استراتژیک میان آمریکا و اسرائیل در منطقة خاورمیانه"، فصلنامة ژئوپولیتیک ، سال هشتم، شمارة دوم صص 66-80. خضری، رویا(۱389). "همکاری و تعارض در روابط بین‌الملل از منظر نئو نئوها (نئورئالیسم- نئولیبرالیسم)"، پژوهشنامة رهیافت‌های سیاسی و بین المللی، صص 20-40. دانکوس، هلن کارر(۱376). “استراتژی اتحادیه اروپا در قفقاز.” فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، شماره 39، صص 70-87. ربیعی، علی(۱382). “امنیت ملی مفهومی در حال تکوین.” اطلاعات سیاسی و اقتصادی، شماره 198-197، ص ۱24. رضایی، علی اکبر(۱377). “اسرائیل در آسیای مرکزی.” فصلنامة مطالعات اسیای مرکزی و قفقاز؛ شماره 23، صص 66-67 سایق، یزید(۱382). “امنیت در کشورهای در حال توسعه، ترجمه مصطفی ایمانی.” مجله راهبرد دفاعی، شماره 2 صص 26-43. سلیمی، حسین(۱374). “دولت مجازی یا واقع گرایی تهاجمی؛ بررسی مقایسه ای نظریه ریچارد روز کرانس و جان میرشایمر.” فصلنامه پژوهش حقوق و سیاست، شماره 17-14، صص ۱9-42. فضلی، محمد رضا(۱377). “ترفندهای اسرائیل برای نفوذ در آسیای مرکزی”. مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال یکم شماره 64، صص 36-5۱. قربانی شیخ نشین، ارسلان(۱390). “زبان استعاره در گفتمان سیاست بین الملل”. فصلنامة مطالعات راهبردی، سال سوم، شمارة 5، صص 22-34. کولایی، الهه، حبیب رضازاده(۱392). "نقش ایران در گسترش روابط جمهوری‌آذربایجان و اسرائیل" فصلنامة پژوهش‌های روابط بین‌الملل، دورة نخست شمارة دهم، صص ۱2-30. کولایی، الهه، قاسم اصولی(۱39۱). " چگونگی تغییر روابط امنیتی شدة ایران و جمهوری آذربایجان". فصلنامة مطالعات اورآسیای مرکزی، سال پنجم، شمارة 10، صص ۱8- 33. مومنی، امیر قاسم(۱384). “جامعة یهودیان آذربایجان و روابط دو جانبة آدربایجان و اسرائیل”. فصلنامة آران، سال سوم، شمارة 7، 28-40. نصیری، قدیر(۱386). “روش شناخت در مکتب نئورئالیسم”. فصلنامة مطالعات راهبردی شماره 36، تابستان، صص 2۱5-238. نصیرزاده، مهران(۱39۱). "میر عبدالله حسینی. ارزیابی و برآورد ظرفیت های تجاری دو جانبة ایران با جمهوری آذربایجان"، فصلنامة مطالعات اورآسیای مرکزی، سال پنجم، شماره 11، صص 23-4۱. -------- . "نفوذ اقتصادی اسرائیل در منطقه(۱388)"، موسسه مطالعات اندیشه سازان نور، ص 3. هافندرون، هلگا(۱37۱). "معمای امنیت:نظریه پردازی و ایجاد قواعد در زمینۀ امنیت بین المللی”، ترجمه علیرضا طیب، مجلۀ سیاست خارجی شماره 4، صص 3-27. هندرسون، سیمون(۱392). "دشواری‌های اسرائیل در زمینة تامین گاز طبیعی"، مترجم سمانه قربان‌پور، فصلنامة مطالعات منطقه ای آمریکاشناسی- اسرائیل شناسی، سال چهاردهم، شماره دوم، صص ۱20-۱42. ---------(۱39۱). " آذربایجان"، فصلنامة مطالعات سیاسی جهان‌اسلام، سال اول شماره 3، ص 43. ---------(۱39۱)."آذربایجان از سال 1991 تا 2010 میلادی با رویکرد جغرافیای برساخت‌گرایی"، فصلنامة پژوهش‌های جغرافیای انسانی، شماره 80، صص 23-25. --------(۱390). "روابط جمهوری‌اسلامی ایران: چالش‌ها و فرصت‌ها"، دفتر مطالعات سیاسی مرکز پژوهش‌‌های مجلس شورای اسلامی، صص 45-48. منابع لاتین Abasov, shahin(2009).”azerbican pres baku visit highlights possibilities of israeal&azerbican cooperation”, http//www.Eurasianet.org. jun 28,p23. Abilov, shamkhal(2008). “why azerbican has no full diplomatic realation with israeel” www.usak.org. december 13, p 13. Abilov، shamkhal(2012). “the azarbaijan anad Israel relation: a non diplomatic but strategic partnership” oak، cilt، 4، sayi 8. Bourtma, Ily(2006). “Israeal and azerbicanfurtive embrace middle east quarterly”, http//www.aei.org, 01 july, p 23-34. buris، gregory(2003). “turkey israel:speed bumps”, the middle est quarterly, p 40- 56 . Deniz, esme(2009). “israeil ülke raporu”, avrupa işletmeler ağı- kara deniz, sayı- f- 3 -60. ----------(2012). “The Republic of Azerbaijan: Country Report”, center، the eurasi, p 22-34 - harison wagner, robert. (2007). “war and the state:the theory of international politic”, michigan: the university of michigan, pp 102-139. -------(2010). “ESRAEL emerges ad player in central asia” , Eurasianet.org, 21 jun 2010. j.mearsheimer, john(2006). conversation in international relation: interview with john j.mearsheimer. part II. Khalifa zade، mahir(2013). “israeeli- Azerbaijan alliance and iran”, middle east review of international affairs, vol 17, no 1. mr.breacher(2010) “the foreign policy system of israeal particulary”, middle east review of international affairs,vol 17,no 3, pp 23-40. Murinson, lieexnder(2005). “reltion betwen azerbaican and israeal froother muslim states in Eurasia” http/www.cagaptay.com, march/30. Salivan, elizabeth(2009). “ iran angreed by ties betwen israeel and azerbican” . www.cagaptay.com, july/ 26. Ulutaş ,ufuk, selin.m, bölme. “israil siyasetin anlama kılavzu’ seta foundation for political economik and social reserch, aralık/26. ----------“ww.iras.ir”, 1387/0/27. Zamejc, anna(2010). “the blooming friendship between azerbican and israeel”, htpp/www.rferl.org. jun/ 08. Öztürk, harun(2011).”israil Economisinin genel özellikleri”, ortadoğu analiz, cilt 3, sayi 36. Abstract Having Developments in technologic arena makes us to be sensitive in national security. Technologic development evaluates the meaning of security to two parts; first soft security, second hard security. In this situation, neighbor countries should be aware of ideological and strategic division threats. Being in same region makes Iran and Azerbaijan neighbor countries. Strategic and ideological division between Iran and Israel causes to be enemy. Relationship between Israel and Azerbaijan can be political, economic, and military threat to Iran national security. As a result, we should investigate all dimension of this threat. Key Words: Political Security, Economic Security, Military Security, Security, Israel, Republic of Azerbaijan, Geopolitic

فایل های دیگر این دسته

مجوزها،گواهینامه ها و بانکهای همکار

دانلود انواع فایل دارای نماد اعتماد الکترونیک از وزارت صنعت و همچنین دارای قرارداد پرداختهای اینترنتی با شرکتهای بزرگ به پرداخت ملت و زرین پال و آقای پرداخت میباشد که در زیـر میـتوانید مجـوزها را مشاهده کنید